۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

فتح خرمشهر و ورود به خاک عراق

.
پس از فتح خرمشهر که با شهادت 30000 تن از سربازان وفرماندهان ارتش [1] و شمار زیادی از سپاهیان و بسیجیان بدست آمد، بهترین فرصت برای صلح و دریافت غرامت ایجاد شد. اما خمینی سه هفته پس از بازپس‌گیری خرمشهر چنین گفت:

«ما بايد از راه شكست عراق به لبنان برويم. ما مي‌خواهيم كه قدس را نجات بدهيم! لاكن بدون نجات كشور عراق از اين حزب منحوس [بعث عراق] نمي توانيم. مقدمه اينكه لبنان را نجات بدهيم، اين است كه عراق را نجات بدهيم.»
.

m9dpfaukj7vfo87wxv19.jpg

.
بنی‌صدر یک سال پیش، با این طرح به شدت مخالفت کرده بود و گفته بود:
«این حرفها که ما می‌خواهیم جنگ را ادامه دهیم تا رژیم عراق برود، رژیم فلان برود، فلان تغییر و تصوری که ما می‌خواهیم بشود، ظاهرن شعار جالبی است اما نخست افکار عمومی دنیا را بر ضد ما بسیج می‌کند؛ دوم اینکه هیچ ملتی حاضر نمی‌شود ما نقش قیم و متولی را برای او بازی کنیم. اگر هم حاضر شود، ما اگر انقلابی هستیم نباید بپذیریم. شرایط را اگر خود مساعد دیدند آماده اند که به ما بپیوندند. شعارهای ظاهرفریبِ پرزیان ندهید. ما باید در حد و مرز حقانیت خود بایستیم.» [3]

7cxlruxqgmo8h19l8k4n.jpg

.
اما خمینی نظری جز این داشت:
«مصالحه با جنایتکار و سازش با جنایتکار، این یک جنایتی است بر مردم متعهد و یک جنایتی است بر اسلام...هیچ مسلمی نباید خیال کند که بین اسلام و غیرمسلم باید صلح ایجاد شود.» [4]

«جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‌شناسد... اینکه بگوییم تنها خرمشهر یا شهرهای دیگر آزاد شد، تمامی اینها خیال باطل ملی‌گراهاست. هدفمان پیاده‌کردن اهداف بین‌المللی اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است.» [5]

«جنگ را تا از بین‌ رفتن حزب بعث ادامه خواهیم داد، این جنگ تا پیروزی ادامه خواهد یافت و کسانی که با جنگ مخالفند، خلاف رضای خدا است.» [6]

«تب جنگ در کشور ما جز به سقوط صدام نخواهد نشست و انشاالله تا رسیدن به این هدف فاصله چندانی نمانده است و اکنون که به مرز پیروزی مطلق رسیده‌ایم، صدام و جهان‌خواران صلح‌طلب شده‌اند.» [7]

mes424m68b2k8q9xoax.jpg

.
آیت‌الله منتظری درباره خاتمه دادن جنگ و ماجراهای مربوط به آن روزها چنین گفت:

«وقتي كه خرمشهر را فتح كرديم و اينها را بيرون رانديم، احساس كرديم كه نيروها به خصوص ارتش، انگيزه داخل شدن به خاك عراق را ندارند، خودشان مي‎گفتند: ما تا حالا جنگ كرديم كه دشمن را از كشورمان بيرون كنيم ولي حالا اگر بخواهيم در خاك عراق برويم، اين كشور گشايي است و انگيزه نداشتند، روي همين اصل هم من همان وقت پيغام دادم كه هر كاري مي‎خواهيد بكنيد حالا وقتش است و حمله كردن به عراق درست نيست، آن روز حسابي براي غرامت به كشور ما پول مي‎دادند و منت ما را هم مي‎كشيدند و شرايط آماده بود، ولي آقايان فكر مي‎كردند كه الان مي‎رويم عراق را مي‎گيريم، صدام را نابود مي‎كنيم . ولي خوب رهبري با امام بود و نظر ايشان مقدم بود. ما بعد از فتح خرمشهر مرتب شهيد داديم، مرتب از طرفين كشته شدند، كاري هم از پيش برده نشد. بعد از فتح خرمشهر هشت نفر از سران كشورها آمدند [8] پشت سر امام در تهران نماز خواندند، ياسرعرفات بود، احمد سكوتوره بود، ضياء الحق بود، اينها اصرار داشتند كه امام جنگ را پايان بدهند ولي امام قبول نكردند، همان وقت اگر وساطت آنها قبول شده بود ما در موضع بالا بوديم و مي‎توانستيم خسارت بگيريم و عراق را محكوم كنيم، ولي متاسفانه آن فرصت را از دست داديم.» [9]

گرچه بنی‌صدر، این خاطره منتظری را مربوط به بار اول مسافرت سران هشت کشور مسلمان می‌داند که پیش از فتح خرمشهر انجام شده بود. [10]

منتظری در جای دیگر درباره ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر می‌گوید:
«پس از فتح خرمشهر به دفتر ايشان پيغام دادم كه ارتش انگيزه ورود به خاك عراق را ندارد و به علاوه ما را متجاوز به حساب مي‎آورند و تجاوز از هر كه باشد محكوم است، پس بجاست مقدمات صلح فراهم گردد؛ اين در حالي بود كه كشورهاي عربي زياد بر صلح اصرار داشتند و حاضر بودند خسارتهاي ايران را تا اندازه اي جبران نمايند. پس از پيغام من، شنيدم برخي گفته بودند فلاني بوي دلار به مشامش خورده است.» [11]

zbsub5zqo6qeli51akaz.jpg

.
یاسر عرفات، رهبر فلسطینی ها، به پیش خمینی آمده بود و گفته بود: «به خدا فریبتان می‌دهند. نمی‌گذارند هیچوقت پای شما به بغداد برسد. همچنان که نمی‌گذارند صدام به تهران برسد. دنیا آنقدر بی‌حساب و کتاب نیست.» [12]

عرفات از آن جلسه اینطور یاد می‌کند:
«پس از فتح خرمشهر به ديدن خميني رفتم و با خواندن نماز در پشت سر او به همراه رؤساي جمهور پاكستان، گينه و بنگلادش به طور تلويحي به او گفتم كه اينك تو امام اُمت اسلام هستي، و لازم است همچون يك رهبر وقائد رفتاركني و از ورود به خاك عراق بپرهيزي. خميني اما نگاهي تند به من كرد و گفت برويد خود را اصلاح كنيد تا بلكه در زمان آزادسازي قدس جايي هم به شما بدهيم.» [13]

همچنین هاشمی رفسنجانی پس از ردکردن پذیرش خسارت 60 میلیاردی که قرار بود از سوی کشورهای نفت‌خیز منطقه به عنوان غرامت از طرف صدام به ایران داده شود [14] و بعد از فتح خرمشهر گفت:
«کدام بی‌انصافی پیدا می‌شود که امروز به جمهوری اسلامی بگوید ما متقاضی کیفر متجاوز و تنبیه صدام نباشیم؟ فردا اگر صدام در عراق بماند ما جواب این همه انسان فداکار عضوباخته را چه می‌توانیم بدهیم؟ هیچ چیز جز سقوط صدام و ایجاد حکومت اسلامی در عراق نمی‌تواند به دل جانبازان و خانواده شهدا آرامش ببخشد. هر نوع عوض مادی را ما بگیریم باز هم قابل مقایسه با این خسارت عظیمی که ما دیدیم نیست.» [15]

دو هفته پس از فتح خرمشهر، رئیس هیئت صلح کنفرانس اسلامی در 20 خرداد 61 از دو کشور ایران و عراق خواست که با توجه به حمله اسرائیل به لبنان جنگ را خاتمه دهند و نیروهای خود را برای دفع تجاوز اسرائیل به یک کشور مسلمان آماده سازند. صدام در تاریخ 20 خرداد 61 اعلامیه‌ای صادر کرد و آمادگی عراق را برای عقب نشینی فوری نیروهای خود تا مرزهای بین‌المللی شناخته شده در قرارداد 1975 الجزایر اعلام کرد. او اعلام داشت که عقب نشینی ظرف دو هفته به پایان خواهد رسید. برای حل اختلافات نیز مذاکره مستقیم یا ارجاع به سازمان کنفرانس اسلامی یا جنبش غیرمتعهدها یا شورای امنیت سازمان ملل پیشنهاد نمود. عراق در این موقع ضعیفترین موقعیت نظامی خود در سالهای پس از جنگ قرار داشت. [16] در 21 تیر 61 قطعنامه 512 شورای امنیت سازمان ملل متحد که خواستار آتش‌بس و عقب‌نشینی نیروها به مرزهای بین‌المللی شده بود، به اتفاق آرا تصویب شد. عراق بلافاصله قطعنامه را پذیرفت و جمهوری اسلامی بلافاصله آن را رد کرد. [17]

فردای آن روز در 23 تیر 61، سیاست تعرضی ایران با نخستین حمله تهاجمی به خاک عراق تحت نام عملیات رمضان شروع شد که با شکست مواجه گشت. این سیاست با 50 عملیات در خاک عراق [18]، تا 28 فروردین 67 ادامه یافت و دفاع مقدس بدل به حمله نامقدس شد. بنی‌صدر در طول ده ماه مدیریت جنگ در انسانی‌ترین روش ممکن، نگذاشت حتا یک توپ به سمت شهرهای عراق شلیک شود. حال آنکه فرماندهان سپاه و در راس آنها هاشمی رفسنجانی فشار می‌آوردند [19] و اسلحه‌های سنگین می‌خواستند تا همانطور که صدام، شهرهای ایران را هدف می‌گیرد، ایران نیز مقابله به مثل و تلافی کند. پس از برکناری بنی‌صدر، با در اختیار گرفتن سلاحهای سنگین، توپها را به سمت شهرها و منازل مسکونی بصره نشانه رفتند و جنایتی بر جنایتها افزودند. [20] نتایج فاجعه بار ادامه دادن جنگ چنان است که انتظار نمی‌رود ایران تا سده جدید شمسی از زیر بار تبعات آن کمر راست کند.
.

1cv9fgrlxr187zvpse7r.jpg

.
بر طبق آمار دولتی در جنگی که دو سال بیشتر از زمان جنگ جهانی دوم و چهار سال بیشتر از زمان جنگ جهانی اول طول کشید، 217 هزار کشته [21] ، حدود 378 هزار معلول [22] حدود 100 هزار مصدوم شیمیایی [23]، چهار میلیون هکتار زمین آلوده به مین [24]، حدود 16 میلیون مین خنثا نشده [25] و 1000 میلیارد دلار خسارت مادی [26] برجای ماند. گرچه این آمارهای رسمی است و طبق عرف، بازگوکننده کف حداقلی کشته‌‌ها و خسارات؛ حال آنکه طبق بیانیه سازمان ملل، میزان خسارات مستقیم وارده به ایران، 97.2 میلیارد دلار و خسارات غیرمستقیم، 34535 میلیارد دلار برآورد شده است. [27] با توجه به اینکه تعداد بسیار زیادی از سربازان ایرانی پس از فتح خرمشهر در بصره و فاو و خاک عراق کشته شدند و در کارون، دجله و فرات غرق شدند، تعداد کشته‌های جنگ به نظر می‌رسد به مراتب بیش از رقم اعلام شده باشد. آنها که پیکرشان هیچ‌گاه پیدا نشد و اکنون نیز در قعر کانالها و مناطق عملیاتی در خاک عراق مدفون و بی‌نشانند. تنها در عملیات کربلای 5 که به منظور اشغال ابوالخصیب در شرق بصره و در خاک عراق انجام شد، بنا برگفته مقامات جنگ، سپاه ایران متحمل 30 هزار کشته گشت. [28] بر طبق آمار بنیاد شهید رجایی، تعداد کشته‌های ایران در طول جنگ هشت ساله، حدودن معادل یک میلیون نفر است. به این آمارها، باید پول خرید اسلحه‌های قاچاق و غیرقاچاق در بازارهای قانونی و غیرقانونی در طول این شش سال، اختناق و استبداد، ضربه‌های شدید به معنویت و کانون خانواده در اجتماع و فروپاشی دهشتناک اقتصاد کشوررا نیز اضافه کرد.

[1]- آمار کشته‌شد‌گان ارتش تا زمان فتح خرمشهر، 30 هزار و پس از آن 18 هزار بوده است. در کل ارتش 48 هزار کشته داشته است. (نقل از علی شهبازی، فرمانده کل ستاد ارتش، اطلاعات، 29 فروردین 79)

[2]- روزنامه جمهوري اسلامي، 31 خرداد 1361

[3]- روزنامه انقلاب اسلامی، 19 اردیبهشت 60

[4]- جنگ تحمیلی، انتشارات دفتر نمایندگی سازمان تبلیغات اسلامی، اردیبهشت 63، ص122

[5]- نشریه پر، شماره 170، بهمن 78

[6]- سخنرانی خمینی، 4 فروردین 1365

[7]- پیام خطاب به زائران حج، 7 مرداد 1366

[8]- اعضای این هیات عبارت بودند از: احمد سکوتوره، رئیس‌جمهور گینه؛ یاسر عرفات، رئیس کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین؛ حاج داوود، رئیس‌جمهور گامبیا؛ ضیاالرحمن، رئیس‌جمهور بنگلادش؛ ضیا‌الحق، رئیس‌جمهور پاکستان،حبیب شطی، دبیرکل سازمان کنفرانس اسلام؛ بولنت الودسو نخست‌وزیر ترکیه؛ تنکو احمد وزیر امورخارجه مالزی و مصطفی نیاس وزیرامور خارجه سنگال.

[9]- خاطرات آیت‌الله منتظری،ج1، صص589-591. در نامه‌ای که بعدها مهدی کروبی، حمید روحانی و جمارانی در حمله به آیت‌الله منتظری می‌نویسند، قید می‌کنند: «شما در سخنرانيهاي خود روي اين نكته بارها تاكيد داريد كه برخي از شعارهايي كه داديم غلط بوده، تند روي بود، موجب رميدن افكار جهاني شد! حتا در ديدار با هيئت فلسطيني سفارش كرديد كه اشتباهي را كه ما مرتكب شديم شما تكرار نكنيد، شعار نابودي اسرائيل را سر ندهيد.» (خاطرات آیت الله منتظری، جلد دوم، پیوست‌ها، نامه 29 بهمن 67، ص1257)

[10]- تحشیه دکتر بنی‌صدر بر نسخه دستنویس کتاب

[11]- خاطرات آیت‌الله منتظری، ج1، صص 667-668

[12]- نقل از درس تجربه، ص 147

[13]- تبديل پيروزي به شكست"، كيهان لندن، شماره 25 تا 31 فروردين 1384

[14]- عبور از بحران، ص500

[15]- روزنامه اطلاعات، 14 / 10 / 61 و اینچنین رفسنجانی مفتخرانه از عملیاتها در عراق می‌گوید: «ما جزیره مجنون و هور (در داخل عراق) را که هدف نظامی بود گرفتیم. می‌خواستیم خود را به جاده بصره به عراق وصل کنیم... بعد ازعملیات والفجر مقدماتی، من فرماندهی جنگ را به طور رسمی پذیرفتم... از ماروت و جومان مصطفی عبور کرده وبیش از صد کیلومتر در خاک عراق پیش رفته بودیم. به کرکوک نزدیک می‌شدیم و امکان حمله به کرکوک از طریق کردستان برای ما به وجود آمده بود... در عملیات کربلای 5 ما به پشت بصره رسیدیم. خیلی برای عراق خطرناک بود... عملیات کربلای 5 نشان داد ما می‌توانیم پیشروی کنیم. بصره کاملن در آستانه سقوط قرار گرفته بود.» (هاشمی رفسنجانی، حقیقتها و مصلحتها، در گفتگو با مسعود سفیری، نشر نی،تهران 1378، صص91-94)

[16]- تحقیقی درباره تاریخ انقلاب ایران، ناخدا حمید احمدی، ص941

[17]- در خاطرات هاشمی رفسنجانی در روز 22 تیر 1361 در اینباره آمده است: «دیشب شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای صادر کرده و آتش بس خواسته است. نخست وزیر و وزیرخارجه هم آن را رد کرده‌‌اند.» (پس از بحران، خاطرات روز 22 تیر 1361،ص178)

[18]- نزديك به ۵۰ عمليات کاملن ناموفق و بی هدف در خاك عراق انجام شد كه از آن جمله مى توان به موارد زير اشاره كرد: والفجر دو در منطقه حاج عمران در 29 / 4 / 62، خيبر در هورالهويزه و جزاير مجنون در 3 / 12 / 62، كربلاى ۳ انهدام اسكله الاميه در خليج فارس 11 / 6 / 65، عمليات نامنظم فتح۳ در عمق ۳۰۰ كيلومترى خاك عراق در زاخو 24 / 8 / 65، كربلاى۵ در منطقه شلمچه 19 / 10 / 65، عمليات نامنظم فتح در عمق ۷۰ كيلومترى در منطقه رواندوز عراق ۲۲ / ۱۱ / ۶۵، كربلاى۷ در حاج عمران 12 / 12 / 65، كربلاى۱۰ در ماووت عراق 30 / 1/ 66، نصر۴ در استان سليمانيان 31 / 3 / 66، نصر۸ در ماووت عراق 29 / 8 / 66، والفجر۱۰ در منطقه حلبچه 25 / 12 / 66. (روزنامه شرق،ویژه نامه جنگ،۴ مهر ۱۳۸۴) هاشمی رفسنجانی نیز پس از این حملات ادعا کرد: «ما فقط دفاع کردیم... از آنچه بدست آوردیم، راضی هستیم.» (خبرگزاری مهر، 2 / 7 / 85)

[19]- هاشمی در خاطرات 8 فروردین 60 می‌نویسد: «... از امام خواستم که به مسئولیت فرماندهی کل قوا، توجه بیشتری بفرمایند و از عدم تحرک در جبهه‌ها شکایت کردم و اینکه به ارتش در آبادان، توپ 175 داده نمی‌شود که بتوانند حمله به شهرها را تلافی کنند.» (عبور از بحران، ص41)

[20]- «آقایان جمی و طرفی هم آمدند. قرار شد موقتن توپها شهر بصره را نکوبند.» (عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، خاطرات 28 بهمن60، ص482)

[21]- ویژه نامه هفته دفاع مقدس، روزنامه ایران، 31 / 6 / 1382. این در حالی است که سرلشگر رحیم صفوی سخن از 213 هزار شهید به میان می‌آورد (کیهان، 12 تیر 79). «عباس خامه يار» اما خبر از تدوین فرهنگ زندگینامه 219 هزار شهید داد. (جمهوری اسلامی، 15 شهریور 1384) همچنین ر.ک به آمار عماد‌الدین باقی در مقاله جامعه شناسی جنگ، ویژه نامه جنگ، شرق، 4 مهر 1384. در یک نگاه آماری پیرامون شهدای ایران در طول جنگ، از نظر تحصیلات 80668 نفر تا مقطع ابتدایی و کمتر، 55677 نفر تا مقطع راهنمایی، 66334 تن تا مقطع متوسطه، 8061 نفر دارای تحصیلات دانشگاهی و 3117 تحصیلات حوزوی داشتند. (ویژه نامه هفته دفاع مقدس، روزنامه ایران، 31 / 6 / 1382)

[22]- دقیقن 378540 جانباز که از این تعداد 167898 تن بالای 25 درصد و 210642 تن کمتر از 25 درصد جانبازی داشته‌اند. (ویژه نامه هفته دفاع مقدس، روزنامه ایران، 31 / 6 / 1382)

[23]- مصاحبه با محمد باقر نيكخواه مسؤول واحد« ش.م.ر» سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، روزنامه قدس، 4 مهر 1385

[24]- اعتماد ملی، 1 / 7 / 85، همچنین روزنامه ایران،26 / 2 / 1385. «استانهاى ايلام با مساحت يك ميليون و ۷۰۰ هزار هكتار، خوزستان با مساحت يك ميليون و ۳۸۰ هزار هكتار، استان كرمانشاه با مساحت ۶۹۱ هزار هكتار، آذربايجان غربى با مساحت ۵۹ هزار هكتار و كردستان با مساحتى به وسعت يك هزار و ۴۸۰هكتار، بنا به تحقيق انجمن حمايت از مصدومين مين ايران به ترتيب آلوده ترين نقاط ايران از اين منظر به حساب مى آيند.» (روزنامه ایران، 26 / 2 / 1385)

[25]- «وجود 16 ميليون مين در ايران، شامل يك چهارم كل مين‌هاي خنثي نشده در سرتاسر جهان است.» (ماهنامه گزارش، شماره 166، مرداد 84.) «ايران با داشتن 16 میلیون مین خنثی نشده، همچنان در ميان بيش از ۸۰ كشور جهان بعد از مصر مقام دوم جهان را دارد. طبق اعلام مركز اطلاعات ملل متحد در ايران تخمين زده شده كه سالانه بيش از ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر كشته و مجروحين جديد به واسطه بقاياى اينگونه مواد منفجره هستند كه بيش از ۸۰ درصد از اين قربانيان را غيرنظاميان تشكيل مى دهند.» (روزنامه ایران، 26 / 2 / 85) «حدود 16 میلیون مین عمل نکرده و 4 میلیون هکتار آلوده به مین هر روز جان و اعضای 222 نفر را می‌گیرند.» (اعتماد ملی، 1 / 7 / 85)

[26]- نقل از رفسنجانی، کیهان هوایی،12 مهر 1370.

[27]- گزارش شماره 36822S/ مورخ سی‌ویكم ژوئیه 1991. دبیر كل در گزارش صد و نود و یك صفحه‌ای خود به شورای امنیت در بیست‌ و چهارم دسامبر 1991، این موضوع را به اطلاع اعضای شورا رساند.

[28]- مصاحبه بهزاد نبوی با روزنامه همبستگی، نقل از خبرگزاری انتخاب، 17 آبان 1385


بن مايه: كتاب ايستاده بر آرمان
.

۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

ماجراي فرار با ميگ-25

.
Viktor Belenko
ويكتور ايوانويچ بلنكو (Viktor Ivanovich Belenko يا در زبان روسي: Виктор Иванович Беленко) متولد 15 فوريه 1947، هوانورد روسی ساکن ایالات متحده است. بلنكو، خلبان گردان 513 ام نيروي دفاع هوايي اتحاد شوروي بود كه پايگاه آنها واقع در شهر Chuguyevka واقع در جمهوري Primorsky Krai واقع شده بود.

Free Image Hosting At img98


اما موضوعي كه باعث جهاني شدن نام وي گردید، به تاريخ ششم سپتامبر 1976 و در جريان فرار موفقيت آميز وي به غرب به وقوع پيوست. وي در اين روز، با يك فروند ميگ25 فاكس‏بت در جزيرهء هوكايدو ژاپن فرود آمد. اين نخستین باري بود كه كارشناسان غربي، از نزديك فاکس بت را مشاهده كرده و مورد بررسي قرار دادند و بسياري از رازهاي ميگ25 را آشكار ساختند و البته بسيار نیز متعجب شدند.

Free Image Hosting At img98


به دستور پرزيدنت جرالد فورد، به بلنكو پناهندگي سياسي و مقرري ماهيانه اعطا شد و در سايهء اين پناهندگي، وي زندگي بسيار آسوده ای را در ايالات متحده سپري نمود. ايالات متحده به مدت 5 ماه وي را مورد پرسش و بازجويي قرار داد و پس از آن، وي سالهاي بعد را به عنوان مشاور به استخدام آمریکایی ها درآمد. هواپيماي ميگ25 وي قطعه قطعه شد و مورد بازرسي دقيق قرار گرفت؛ اما به دليل خشم شديد مقامات شوروي، اين قطعات در سه محموله بسته‏بندي شده و به شوروي ارسال گشتند.

Free Image Hosting At img98

هواپیمای C-5 Galaxy جنگنده میگ25 را از ژاپن به مقصد مسکو بارگیری می کند
.
بلنكو به همراه خود، كتابچهء راهنماي خلباني به وسيلهء فاكس‏بت را آورده بود. وي با اين كار، انتظار داشت خلبانان آمريكايي بهتر بتوانند اين هواپيما را مورد ارزيابي و سنجش قرار دهند. با اين حال، مقامات دولت ژاپن، به آمريكايي‏ها تنها اجازهء‌ آزمايشات زميني و تست رادار و موتورها را دادند. (هواپيما، پرواز داده نشد) کارشناسان آمریکایی با دیدن لامپهای خلاء به جای ترانزیستور در رادار و سیستمهای آویونیک فاکس بت، به ناتوانی شدید روسها در زمینه الکترونیک پی بردند.
.
Free Image Hosting At img98
خدای من ! نگاه کنید چه ساخته اند! این حرامزاده ها مگر ترانزیستور ندارند؟ آنها هنوز از لامپهای خلاء استفاده می کنند. این موتورها هیولا هستند! هر کدام به یک پلایشگاه نیاز دارند! به پرچ و جوشها نگاه کنید! چیزی که یک خلبان هرگز نمی تواتند متوجه آنها شود. این هیولا یک هواپیما نیست، یک موشک است! آنها از آلومینیوم استفاده کرده اند؛ چرا به فکر خودمان نرسید؟!
.
.بلنكو، تنها خلبان فراري از شوروي محسوب نمي‏شد كه بدين طريق از شوروي يا كشورهاي بلوك شرق، فرار مي‏كرد. به تاريخ مارس و مي 1953، دو خلبان لهستاني، با هدايت دو فروند MiG-15 به دانمارك فرار كردند. همچنين بين سالهاي 1985 تا 1987، برخي هليكوپترهاي شوروي كه در افغانستان مشغول عمليات بودند، به پاكستان فرار كردند. در 20 مي 1989، خلبانی روسی، سروان «الكساندر ژويف» (Alexander Zuyev) با يك فروند MiG-29 به شهر ترابوزان در تركيه فرار كرد.

ادامه دارد.
.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

شكار فاكس بت (3)

.
قسمت نخست این نوشتار را در اینجا بخوانید.
قسمت دوم این نوشتار را در اینجا بخوانید.
.
در اواخر دهه 1970، فاكس بت هاي شوروي، از طريق درياي خزر به حريم هوايي ايران تجاوز كرده و در ارتفاع 65000 فوت و سرعت 2.5 ماخ از پايگاه هوايي خاتمي در نزديكي اصفهان كه به تازگي محل استقرار جنگنده‌هاي تازه وارد اف-14 تامكت شده بود، عكسبرداري مي‌كردند. اين پروازهاي تجاوزگرانه روسها با عملياتي شدن جنگنده‌هاي شكاري تامكت كه به موشكهاي دوربرد و كشنده فونيكس مجهز بودند، پايان پذيرفت؛ موشكهاي ساخت هيوز فونيكس به راحتي مي‌توانستند فاکس بت های شوروي را هدف قرار دهند.
.

.
نامه فوق محرنامه زير، نشاندهنده نتيجه عملياتهاي جاسوسي – عكسبرداري روسها به وسيله ميگ-25 از ایران مي‌باشد و بر اساس گزارشي از مجموعه داده هاي موجود در بايگاني دفتر وابسته دفاعي ايالات متحده بدست آمده است.

از: دفتر فرمانده نيروي هوايي شاهنشاهي ايران
به: رياست ستاد، نيروي هوايي ايالات متحده، واشنگتن
ژنرال آلن عزيز
من اخيرن از طريق اخبار اطلاعاتي خاص آگاه شدم كه ممكن است وضعيت دفاع ملي و تهديد در قبال ايران به طور قابل توجهي تغيير كند. در خلال بازديد اخير من از عراق و در ملاقاتهايي كه با سرتيپ حميد شعبان التكريتي، فرمانده نيروي هوايي عراق داشتم، به من شواهدي ارائه شد كه نيروي هوايي عراق داراي اخبار اطلاعاتي راجع به نيروي هوايي شاهنشاهي است كه فقط ممكن است از طريق پوشش عكسبرداري هوايي تهيه شده باشند. سرتيپ حميد شعبان التكريتي قادر بود جزئيات نوسازيها و كوششهاي ساختماني ما در پايگاه هوايي خاتمي را در مركز ايران، تشريح نمايد. نظريات وي راجع به پيشرفتهاي ما در هر مورد بسيار با جزئيات، دقيق، درست و مطابق روز بود. به نحو قابل دركي، من ديدارها با سرتيپ حميد شعبان التكريتي را به پايان رساندم در حالي كه بسيار آشفته خاطر بودم كه محتملترين رقيب (دشمن) نظامي ايران در حال مجهز شدن با اطلاعاتي است كه جزئيات تلاشهاي دفاعي كاملن حفاظت شده ما را تشريح مي كند. بدين سبب، من مايل خواهم بود امكان برقراري يك نامه تبادل اطلاعات كه متقابلن هم براي نيروي هوايي شاهنشاهي و هم نيروي هوايي ايالات متحده سودمند خواهد بود، را پيگيري نمايم. من معتقدم چنين برنامه اي براي دولتهاي ما فوق العاده با ارزش خواهد بود. براي مثال، من مطمئن هستم كه اطلاعات ELINT ناشي از پروژه IBEX نيروي هوايي شاهنشاهي، همچنين پوشش شناسايي عكسبرداري هوايي تاكتيكي، در كيفيت و طبيعتي خواهد بود كه براي ايالات متحده، بسيار ارزشمند است. در عوض، من تصور مي كنم كه نيروي هوايي ايالات متحده مي تواند داده هاي اطلاعات چند منبعي آناليز شده در مورد عراق و افغانستان، از جمله پوشش عكسبرداري ماهواره اي را به نيروي هوايي شاهنشاهي ايران بدهد. در حالي كه تشخيص مي دهم كه هماهنگي لازم و اخذ مجوزها سخت و وقتگير خواهند بود، اضطرار در نياز، مرا ناگزير به درخواست سرعت بخشيدن به آن در حداكثر زمان ممكنه مي نمايد. عميقن از هرگونه مساعدتي كه شما بتوانيد به عمل آوريد، تشكر مي نمايم. من و ستادم منتظر دريافت هرگونه پاسخي هستيم.

ارتشبد ربيعي

عراق در طول جنگ ويرانگر هشت ساله با ايران، از فاكس بت هايش عمدتن براي عكسبرداري و شناسايي استفاده مي‌كرد. ليبي نيز همچون عراق، از فاكس بت ها براي عكسبرداري از كشورهاي چاد و تونس بهره مي‌برد. فاكس بت هاي ليبايي از پايگاه هوايي «اوكبا بن نافي» به عمليات مي‌پرداختند.
.

.
افسانه فاكس بت، هنگامي كه خلبان ناراضي اتحاد شوروي، «ويكتور بلنكو» با جنگنده MiG-25P (گونه Foxbat-A) در فرودگاه Hakodate در ژاپن فرود آمد، به سرعت ناپديد مي‌شود. بررسي‌هايي كه از نزديك بر روي اين جنگنده انجام پذيرفت، آشكار ساخت از ديدگاه استانداردهاي غربي، هواپيمايي بسيار خام به شمار مي‌آيد؛ موتورهاي غو‌ل پيكر آن، تشنگي فراواني براي مصرف سوخت دارند و هواپیما از آويونيك بسيار ابتدايي بهره‌مند است. اگرچه فاكس بت قادر بود به راحتي به سرعت 3 ماخ دست پيدا كند، اما مانورپذيري آن به ويژه در سرعتهاي بالا، بسيار ضعيف بود؛ و مهمتر اينكه موتورهاي توربوجت R-15BD ساخت تومانسكي آن، پس از چنين پرواز پرسرعتي، به نحوي آسيب مي‌ديدند كه مي‌بايست تعويض گردند.
.

.
در مي 1997 يك MiG-25RB نيروي هوايي هند، از فراز پاكستان عبور نمود. اين فاكس بت كه در ارتفاع 65000 فوتي و با سرعت زيرصوت وارد حريم هوايي پاكستان شده بود، توسط رادارهاي پاكستان كشف نشده و ناشناس باقي مانده بود. سپس با پرواز بر فراز تاسيسات استراتژيك پاكستان در نزديكي اسلام آباد و عكسبرداري از آنها، به سمت هند بازگشت. شايد بيني پاكستاني‌ها و به ويژه نيروي هوايي آنان با چنين اقدامي به خاك ماليده شده باشد، اما خلبان فاكس بت، عكسبرداري تنها را كافي ندانسته و به هنگام بازگشت، توان موتورهاي هواپيما را به اندازه‌اي زياد نمود كه به سرعت 2 ماخ دست يابد و باعث گردد صداي مهيب شكستن ديوار صوتي در فضاي پاكستان طنين انداز شود. شماري از شكاري هاي F-16A نيروي هوايي پاكستان كه اسكرمبل (آماده درگيري) بودند، به هوا برخاستند اما زمان و توان كافي براي چنين رهگيري را نداشتند. در سال 1991، هند و پاكستان قرارداد عدم تجاوز به حريم هوايي يكديگر را امضا كردند، اما اين توافقنامه در برخي وقتها به دليل ديگر توافقات جهاني توسط يكي از طرفها شكسته مي‌شد و پس از اين بود كه آنها هر كاري مي خواستند مي كردند!

امروزه دوران طلایی فاکس بت پایان پذیرفته و تنها حدود 15 فروند از نوع MiG-25RBSh (گونه Foxbat-D) در خدمت نیروی هوایی روسیه قرار دارد که آنها هم تنها برای عکسبرداری جاسوسی بکار گرفته می شوند و بر رویشان دوربینهای SLAR از نوع Shampol یا Ramrod نصب است. هندی ها در سال 2006، تمامی فاکس بت های خود را طی مراسم باشکوهی در دهلی نو از رده خارج کردند. شمار قابل توجهی از کاربران فاکس بت را کشورهای عرب متحد شوروی یعنی الجزایر، سوریه و عراق تشکیل می دادند که با توجه به کیفیت بسیار پایین سرویس دهی، تعمیرات و پشتیبانی قطعات یدکی این هواپیماها از سوی روسیه، کسی نمی داند چه تعداد از فاکس بت ها هنوز در خدمت این کشورها قرار دارند و آنچه گفته می‏شود، تنها بر پایه گمانه زنی می باشد. نیروی هوایی عراق نیز پس از حمله سال 2003 آمریکا و بریتانیا، از هم پاشید و معدود فاکس بت های سالم این کشور نیز پس از بیرون کشیدن از زیر خراوارها خاک، توسط هواپیماهای باربری غول پیکری C-5 Galaxy به ایالات متحده حمل شدند.
.

.
در جریان جنگ سال 2003 خلیج فارس، نیروی هوایی عراق برآن شد تا هواپیماهای با ارزش جنگی خود را پنهان کند که فاکس بت ها نیز از این جمله بودند. برای اینکار، عراقیها هواپیماهای خود را زیر صدها تن خاک پنهان نمودند. پس از سرنگونی صدام، شماری از هواپیماهای میگ-25 در محوطهء بیابانی گسترده پایگاه التقدم در 70 کیلومتری غرب بغداد از زیر خاک بیرون کشیده شدند؛ یک پایان بسیار غم انگیز برای این هواپیمايی افسانه ای.

پس از فروپاشي شوروي در سال 1991، فاكس بت هايي كه در اختيار كشورهاي تازه استقلال يافته شوروي قرار داشتند، خدمتشان به پايان رسيد. از جمله اين كشورها مي توان به آذربايجان، بلاروس، قزاقستان و اوكراين اشاره كرد. پس از اينكه ويكتور بلنكو با ميگ-25 به غرب پناهنده شد و باعث گرديد از حساسيت مسائل امنيتي مربوط به اين هواپيما كاسته گردد، فاكس بت به طور گسترده به شماري از كشورهاي خارجي صادر شد. جنگنده هاي صادراتي ميگ-25 عمومن از گونه MiG-25PD بودند كه در آنها آويونيك ضعيفتري تعبيه گشته بود. در اين ميگها معمولن سامانه جستجوگر فروسرخ (IRST) به همراه نمونهء قديمي‌تر رادار اسمرچ (Smerch) قرار داده مي‌شد. از اين ميگهاي صادراتي كه از گونه MiG-25PD بودند، در غرب با نام Foxbat-E ياد مي‌شد. به هر حال كاربران فاكس بت هاي صادراتي در ليست زير آورده شده اند. شمار هواپيماهاي ميگ-25 تحويل داده شده به آنها نامعلوم است و رقمهايي كه مي‌خوانيد، بر اساس گمانه‌زني ارائه شده اند.

* الجزائر يكي از تخستين مشتريان ميگ-25 بوده است كه اولين سري فاكس بت هايش را در سال 1979 (برابر 1357) دريافت نموده است. گمان مي رود اين كشور 16 فروند جنگنده شكاري رهگير MiG-25PD و گونه دوسرنشينه MiG-25PU را به همراه 4 فروند گونه شناسايي MiG-25RB دريافت كرده باشد.

* بلغارستان 3 فروند MiG-25RBT و يك فروند MiG-25RU را پيش از فروپاشي شوروي دريافت كرده است. بلغارها تنها كاربر اين نوع هواپيما در بين كشورهاي عضو پيمان ورشو بودند. يكي از هواپيماهاي MiG-25RBT در جريان حادثه‌اي از بين رفت و ديگر هواپيماها پس از گسست پيمان ورشو با 5 فروند ميگ-23 تعويض شدند.

* همانطور كه پيشتر نوشتيم، در اوايل دهه 1970، هفت فروند ميگ شناسايي جاسوسي MiG-25R يا MiG-25RB در مصر با نام و نشان اين كشور ولي توسط شوروي عملياتي شده بودند. اين هواپيماها هيچگاه به طور رسمي يا اجاره‌اي در اختيار نيروي هوايي مصر قرار نداشتند.

Free Image Hosting At img98

.

* هند در اوايل دهه 1980، شمار 6 فروند ميگ شناسايي جاسوسي MiG-25RB را به همراه 2 فروند نمونه آموزشي MiG-25RU از شوروي دريافت كرد. اين ميگها در هند با نام Garuda شناخته شدند كه يك الهه باستانی هندو به شكل عقاب مي‌باشد. اين هواپيماها در بهار 2006 از رده خارج گشتند.
.

Free Image Hosting At img98
گروهي از خلبانان فاكس بت اسكادران 96 ام نيروي هوايي عراق

.

* چنين انگاشته مي‌شود كه عراق چيزي در حدود 20 فروند جنگنده شكاري رهگير MiG-25PD و 8 فروند هواپيماي شناسايي MiG-25RB را در اوايل دهه 1980 دريافت كرده بود. عراق هواپيماهاي MiG-25RB را در چندين بمباران هوايي ارتفاع بالا و قابل توجه بر ضد اهداف متعلق به ايرانيان در طول جنگ هشت ساله به كار گرفت. بسياري از فاكس بت هاي عراقي در دوران جنگ سال 1991 خليج فارس بر روي زمين نابود شدند و دو فروندشان نيز در جريان نبرد هوايي به وسيلهء شكاريهاي اف-15 سرنگون گشتند. در تنها نبرد هوايي جنگ كه به سود عراق به پايان رسيد، در روز 20 ژانويه 1991 يك جنگنده MiG-25PD عراقي، يك جنگنده اف-18 را هدف قرار داد و سرنگون ساخت. در 25 دسامبر 1992، نيروهاي آمريكايي يك ميگ-25 ديگر عراقي را به وسيلهء يك جنگنده اف-16 سرنگون كردند و آن را به عنوان هديه كريسمس به صدام حسين پیشكش نمودند! شماری از میگهای25 عراقی، پس از تاخت و تاز ایالات متحده به عراق در بهار سال 2003، به همراه دسته ای دیگر از جنگنده‏ها در حالی یافت شدند که زیر خاک پنهانشان کرده بودند.

* لیبی حدود 30 فروند شکاری رهگیر MiG-25PD، پنج هواپیمای آموزشی MiG-25RU و پنج فروند هواپیمای شناسایی MiG-25RB را توانست در اختیار بگیرد.

* سوریه 30 فروند شکاری رهگیر MiG-25PD را به همراه 5 فروند هواپیمای آموزشی MiG-25PU و 8 فروند هواپیمای شناسایی MiG-25RB را در اختیار داشت. در جریان درگیری هوایی 13 فوریه 1981، دو جنگنده اف-15 اسرائیل با دو میگ-25 سوری درگیر شدند که هر طرف یک جنگنده را از دست داد.

* درمجموع چیزی حدود 1190 فروند میگ-25 از تمامی گونه ها مابین سالهای 1969 تا 1984 ساخته شدند که به این تعداد، باید چند پیش نمونه آزمایشی این هواپیما را که در کارخانه Gorkiy (ماکسیم گورکی = نویسنده کمونیست) ساخته شدند، افزود. دقیقن مشخص نشده که چه تعداد میگ-25 هنوز در سرویس هستند، اگرچه آنهایی هم که در خدمت باشند، زمان چندان درازی از زندگی خدمتیشان باقی نمانده است.

از دست رفتگان (توسط اسرائیل)
13 فوریه 1981، یک فروند Foxbat-B نیروی هوایی سوریه بر فراز لبنان توسط یک جنگنده F-15A اسرائیلی به خلبانی بنیامین زينکر (Benyamin Zinker) سرنگون شد.

29 جولای 1981، یک فروند Foxbat-B نیروی هوایی سوریه بر فراز لبنان توسط یک جنگنده F-15A اسرائیلی به خلبانی شائول سیمون (Sha'ul Simon) سرنگون شد.

7 جولای 1982، یک فروند Foxbat-B نیروی هوایی سوریه بر فراز دره بقاء توسط یک جنگنده F-15A اسرائیلی سرنگون شد.

31 آگوست 1983، یک فروند Foxbat-B نیروی هوایی سوریه در نزدیکی نوار ساحلی لبنان در منطقه قونیه هدف یک موشک MIM-23 HAWK قرار گرفت و آسیب دید؛ سپس توسط یک جنگنده F-15C اسرائیلی به خلبانی شائول سیمون سرنگون شد.

از دست رفتگان (توسط ایران)
آوریل 1982: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 84 ام، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون مي‏کند.

16 سپتامبر 1982: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 84 ام، به خلبانی سروان شهرام رستمی، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را بر فراز آبهای خلیج فارس و در نزدیکی ترمینال نفتی خارک، در ارتفاع 55 هزار فوتی سرنگون مي‏کند.

اول دسامبر 1982: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 84 ام، به خلبانی سروان شهرام رستمی، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون مي‏کند.

4 دسامبر 1982: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 81 ام، به خلبانی سروان شهرام رستمی، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25PD عراقی را سرنگون مي‏کند.

6 آگوست 1983: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 73 ام مستقر در پایگاه یکم شکاری مهرآباد، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون مي‏کند.

6 آگوست 1983: جنگندهء F-5E متعلق به پایگاه دوم شکاری تبریز، به خلبانی سروان یدالله جوادپور، با یک موشک سایدوایندر، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون مي‏کند.

Free Image Hosting At img98
یدالله جواد پور (تکخال F-5E در جنگ ویرانگر هشت ساله با عراق)
.

15 فوریه 1986: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 73 ام مستقر در پایگاه یکم شکاری مهرآباد، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون مي‏کند. (احتمالن هواپیمای سرهنگ محمد ریان، تکخال میگ25 در جهان)

3 جولای 1986: جنگندهء F-5E متعلق به پایگاه دوم شکاری تبریز، به خلبانی سروان مجید شعبانی، با آتش مسلسل، جنگندهء MiG-25PD عراقی را سرنگون مي‏کند.
.

Free Image Hosting At img98
مجید شعبانی (نفر سمت راست)

.
3 سپتامبر 1986: جنگندهء F-14A متعلق به پایگاه هشتم شکاری خاتمی (اصفهان)، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون مي‏کند.

17 نوامبر 1986: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 73 ام مستقر در پایگاه یکم شکاری مهرآباد، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء بسیار پیشرفته و جنگ الکترونیک MiG-25BM عراقی را که توسط خلبان روس پرواز می‏کرد در ارتفاع 67 هزار فوتی سرنگون مي‏کند.

11 نوامبر 1987: ‏‏جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 73 ام مستقر در پایگاه یکم شکاری مهرآباد، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء بسیار پیشرفته و جنگ الکترونیک MiG-25BM عراقی را که توسط خلبان روس پرواز می‏کرد در ارتفاع بسیار بالا هدف قرار داده و سرنگون مي‏کند.

19 مارس 1988: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 82 ام مستقر در پایگاه ششم شکاری بوشهر، با یک موشک AIM-54A، هواپیمای جاسوسی MiG-25RBS عراقی را سرنگون مي‏کند.

در طول جنگ ويرانگر هشت سالهء ايران و عراق، تعدادي از ميگهاي25 عراقي نيز توسط پدافند زميني سرنگون گشتند كه از جملهء آنها مي‏توان به هدف قرار گرفتن MiG-25RB عراقي در بهمن 1365 در ارتفاع 67 هزار فوتي در اصفهان توسط سيستم دفاع موشكي HQ-2 و سرنگونی يك ميگ25 ديگر در اواخر جنگ، در منطقهء مسجد سليمان توسط پدافند موشكي HAWK اشاره نمود.

پيوندها:
ماجراي شكستن ديوار صوتي بر فراز اسلام آباد توسط فاكس بت هندي
تمبر يادبود پنجاهمين سالگرد تاسيس نيروي هوايي هند با عكسي از فاكس بت
.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

شکار فاکس بت (2)

.
قسمت نخست این نوشتار را در اینجا بخوانید.

.
به دنبال تصمیم کنگره ایالات متحده در 31 جولای 1960 برای تخصیص بودجه جهت طراحی و ساخت بمب افکن سنگین، دوربرد، بلندپرواز و سه برابر سرعت صوت XB-70 Valkyrie، دولت شوروی ساخت یک شکاری رهگیر با توانایی پرواز در ارتفاع 70 تا 90 هزار فوت و سرعت 3 ماخ را در دستور کار خود قرار داد.
.

li4cuw9w7qim02iuj2t.jpg

.
بدین ترتیب بود که جنگنده رویایی میگ-25 در پاسخ به تهدیدات آینده پا به عرصه وجود نهاد. جنگنده ای که پیش نمونه نخستین آن به نام Ye-266 در آپریل 1965 به راحتی قادر شد در اولین پروازش، به ارتفاع 80 هزار فوتی دست یافته و با سرعت سرسام آور 3.2 ماخ پرواز کند. تولید انبوه نخستین سری این جنگنده به نام Foxbat-A در سال 1969 آغاز شد و این هواپیما سرانجام در سال 1973 به طور رسمي وارد خدمت گردید.
.

.
خیلی زود برای شرکت میگ آشکار شد که فاکس بت 40 تنی، یک قالب بسیار مناسب برای هواپیمای شناسایی است و بنابراین گونه شناسایی – عکسبرداری بر اساس نوع دوسرنشینه جنگنده میگ-25 طراحی گردید و بین سالهای 1969 تا 1977، شمار 200 فروند از گونه شناسایی فاکس بت ساخته شد. گونه MiG-25RB، هواپیمای دومنظوره شناسایی – بمب افکن بود که قادر بود مهمات خود را از ارتفاع بسیار بالا و در سرعت مافوق صوت رهاسازد. بر اساس همین گونه بود که میگهای شناسایی MiG-25RBS، MiG-25RBSh و MiG-25RBV گسترش یافته و ساخته شدند. این دسته از میگهای شناسایی با نام Foxbat-B یاد می‏شوند که همگی مجهز به دوربین عکسبرداری SLAR هستند: یک دوربین عمودی و چهار دوربین اریب.
.

.
نخستین گونه از فاکس بت که برای شناسایی سایتهای رادار ساخته شده بود، MiG-25RBK نام داشت و همراه با گونه ELINT فاكس بت (شنود و جمع آوری داده های الکترونیک) یعنی MiG-25RBF ساخته شد که از این دسته با نام Foxbat-D یاد می‏شود.
.

tffhg0belmw2y51sngm.jpg

.

در نخستین حضور خارجی، چهار فروند Foxbat-B همراه با خلبانان و تکنیسین های شوروی، به یگانهای کشورهای دوست: الجزایر و ویتنام پیوستند. اولین صادرات میگ-25 در سال 1982 امکان پذیر شد و هشت فروند Foxbat-B به هند فروخته شدند. آن طور که گزارش شد، میگهای هندی به وسیله اسکادران ویژه 106 ام مستقر در پایگاه هوایی «اوتار پرادش» جهت شناسایی و عکسبرداری اهدافی در پاکستان بکار گرفته شدند. همچنین در دهه 1980، میگهای شناسایی Foxbat-B به طور گسترده به عراق، سوریه و لیبی نیز واگذار گشتند.
.

.

فاکس بت بر فراز صحرای سینا
در مارچ 1971، قطعات جداگانه چهار میگ-25 توسط هواپیمای باربری آنتونف An-22 Cock در مصر پیاده شدند. همراه با این هواپیماها، خلبانان و تکنیسین های شوروی نیز آمده بودند. نخستین هواپیما به تاریخ 26 مارچ 1971 اسمبل گردید و از فرودگاهی در غرب قاهره به پرواز درآمد. در این پرواز آزمایشی که جریان آن دقیقن توسط سرویسهای امنیتی اسرائیل و ایالات متحده نظارت می شد، هواپیما به سرعت 3.2 ماخ در ارتفاع 63 هزار فوتی دست پیدا کرد. در دومین پرواز آزمایشی، هواپیما به ارتفاع 73 هزار فوت رسید و توانمندیهای بالای خود را در برابر جنگنده اسرائیلی اف-4 فانتوم به نمایش گذارد. در ابتدا گمان می رفت که فاکس بت ها هواپیماهای رهگیر هستند؛ زیرا در آن زمان، کسی از وجود Foxbat-B (فاکس بت شناسایی – جاسوسی) خبری نداشت.
.

.
به تاریخ 10 اکتبر 1971، دو فاکس بت، پروازی را در ارتفاع بسیار بالا و در قسمت پایین دریای مدیترانه صورت دادند و با سرعت 2.5 ماخ تا 17 مایلی سواحل اسرائیل پرواز کردند. در این هنگام، دو جنگنده اسرائیلی F-4E کوشش کردند فاکس بت ها را رهگیری کنند که ناکام ماندند. در 6 نوامبر 1971، یک فاکس بت با پرواز مستقیم به عمق صحرای سینا، باعث دستپاچگی نیروی هوایی اسرائیل گردید. این فاکس بت با سرعت 2.5 ماخ در ارتفاع 75 هزار فوت، اقدام به عکسبرداری از مواضع پدافندی ارتش اسرائیل در منطقه Mitla Pass نمود. اما این بار نیروی هوایی اسرائیل، انتظار ورود فاکس بت ها را داشت و دو جنگنده سبک شده F-4E با موشکهای اسپارو AIM-7E را برای پذیرایی از خفاشها آماده نگه داشته بود. میگ-25 در ارتفاع 76 هزار فوت و رو در رو توسط دو فانتوم اسرائیلی که با زاویه حمله بالا در ارتفاع 44 هزار فوت قرار داشتند، مورد حمله قرار گرفت. اما حملهء فانتومها سرانجامی نداشت، زیرا فیوزهای مجاورتی موشکهای AIM-7E از عهدۀ سرنگونی فاکس بت ای که با سرعت 3 ماخ به آنها نزدیک می شد را نداشتند و بدین جهت به هنگام ترکیدن، فاکس بت از محدودهء تاثیرگذاری آنها خارج شده بود. با این وجود، این درگیری هوایی در خلبان فاکس بت احساس ناخوشایندی را ایجاد می‏کرد، زیرا موشکی را که به سمتش می آمد، می دید.



دومین پرواز عبوری در 10 مارچ 1972 انجام گرفت. این بار نیز دو فاکس بت با سرعت 2.5 ماخ و در ارتفاع 75 هزار فوت از فراز صحرای سینا گذر کردند و از پایگاههای هوایی اسرائیل به نام Refidim در نزدیکی «بیرقفقفا» (Bir Gafgafa) عکسبرداری نمودند. آخرین پرواز گذری از فراز صحرای سینا در 16 می 1972 صورت گرفت. در این پرواز، فاکس بت ها به سمت پایین صحرای سینا از «پورت سعید» تا «شرم الشیخ» پرواز کردند و از مواضع گوناگون پدافندی ارتش اسرائیل عکسبرداری نمودند. اما از آنجایی که این هواپیماها توسط تکنیسین های روس آماده پرواز شده و توسط خلبانان روس به پرواز درمی آمدند، سرانجام اعتراضهای پرزیدنت انور سادات مبنی بر اینکه روسها نه خلبانان مصری را برای پرواز با فاکس بت آموزش می دهند و نه حاضرند فاکس بت ها را به مصر بفروشند، فزونی گرفت. در جولای 1972، پرزیدنت سادات یک هفته به دولت شوروی وقت داد که یا هواپیماها را به مصر بفروشد، یا اینکه آنها را از مصر خارج کند. در 16 جولای 1972، فاکس بت ها به روسیه بازگشتند.

شعله های جنگ یام کیپور
اسرائيل هرگز باور نمى‎كرد كشورهايى كه ۶ سال قبل زير ضربات او له شده‏اند، جسارت حملهء مجدد را به خود بدهند اما در ارتش اسرائيل نيز دو نابغه بزرگ نظامى بودند كه از اواخر سپتامبر 1973 مى دانستند توفان بزرگ در راه است. ژنرال موشه دايان طراح حملات جنگ شش روزه 1967 (وزير دفاع دولت گلداماير نخست وزير وقت اسرائيل) و نفر دوم ژنرال زرهى آريل شارون.



گزارشهای اين دو ژنرال ارشد اسرائيلي دربارهء نقل و انتقالات گستردهء مصر در جبهه غرب به جايى نرسيد اما آنها نيز طرحهاى خود را داشتند. ژنرال آريل شارون با علامت‏گذارى صحراى سينا، خود را براى روزى آماده كرد كه صحرا به تصرف مصريها درآيد و موشه دايان نيز نيروى هوايى را كاملن آماده نگه داشت تا هيچ هواپيمايى بر روى زمين غافلگير نشود حال آنكه برنامه مصري‏ها و سوري‏ها چيز ديگرى بود.

در ۲۲ اكتبر 1973، شمار نيروهاى اسرائيل در شمال مصر به ۲۰ هزار سرباز و ۵۰۰ تانك و نفربر زرهى رسيد اين در حالى بود كه عمدهء قواى مصر در صحرا مشغول بودند. در روز ۲۳ اكتبر اسرائيلى‏ها با كنترل كامل محور سوئز – قاهره، به ۱۰۱ كيلومترى پايتخت مصر رسيدند! (در جبهه شمال نیز تا 40 کیلومتری دمشق پیشروی کرده بودند.) مصریها با آتش بس موافقت کردند و شعله های جنگ فروکش نمود. چهار فاکس بت به مصر بازگشتند و دو فروند از آنها، پروازهای شناسایی را بر فراز کانال سوئز آغاز نمودند. عکسهای هوایی آنها تایید کردند که تهدید اصلی برای سپاه سوم ارتش مصر، از ساحل غربی کانال سوئز، جایی که نیروهای ژنرال آریل شارون در آن موضع گرفته اند، می باشد. بدین ترتیب پرزیدنت سادات ناچار شد تا تن به آتش بس دهد.
.

.
در سال 1974، شماری از فاکس بت ها در پایگاه هوایی غرب قاهره دوباره توسط خلبانان و خدمه زمینی شوروی عملیاتی شدند، اما تمرکز کاری آنها بیشتر بر روی فعالیتهای نیروی دریایی ایالات متحده در شرق مدیترانه قرار داشت. پرزیدنت سادات یکبار ادعا کرد که یک فاکس بت توانسته از فراز تل آویو عبور کند، اما چنین چیزی هیچگاه تایید نگردید. انور سادات همچنان از حضور نظامی شوروی در خاک مصر ناراضی بود، ضمن اینکه از نبود اجازه برای بکارگیری فاکس بت ها توسط خلبانان مصری همچنان گله داشت. سرانجام بین 12 تا 13 سپتامبر 1975، فاکس بت ها توسط هواپیماهای باربری An-22 Cock به روسیه بازگردانده شدند؛ روابط شوروی با مصر بسیار تیره گشت و ایالات متحده جای شوروی را در مصر پر نمود. پرزیدنت انور سادات، به جای خونریزی بیشتر، با بستن پیمان دوستی کمپ دیوید، صحرای سینا را بدست آورد.

میگهای Foxbat-B پس از سردی روابط مصر و شوروی، از اواخر سال 1975 در سوریه استقرار یافتند و در ابتدا توسط خلبانان و تكنيسين هاي روس به پرواز درآمدند. به تاریخ 13 فوریه 1981، دو هواپیمای شناسایی RF-4E اسرائیلی برای انجام یک ماموریت شناسایی بر فراز لبنان، به ارتفاع بسیار بالا صعود کردند تا بدین وسیله، فاکس بت های سوری را جهت درگیری هوایی به سمت خود بکشانند. خيلي زود دو شكاري فاكس بت سوري پشت سر آنها اوج گرفتند. فانتومهاي اسرائيلي با وجود سرعت و ارتفاع بالايي كه داشتند، اقدام به رهاسازي فريبنده‌هاي Chaff و پخش پارازيت از غلافهاي الكترونيكي هواپيماهايشان نمودند و رادار ميگها را از كار انداختند. هنگامي خلبانان سوري همچنان تلاش مي‌كردند هواپيماهاي اسرائيلي را شكار كنند، تله اسرائیلی ها كارگر مي‌افتد. دو جنگنده اسرائيلي F-15A كه توسط رادار پرنده E-2C Hawkeye و كنترلر رادار زميني مستقيمن به سمت فاكس بت هاي سوري هدايت مي‌شدند، موشكهاي اسپارو AIM-7F خود را به سمت ميگها شليك مي‌نمايند. يكي از فاكس بت ها در آسمان متلاشي مي‌شود اما ديگري قادر به فرار مي‌گردد. ارتش اسرائيل چندين بار از چنين تله‌اي استفاده مي‌كند و به تاريخ 29 جولاي 1981، فاكس بت سوري ديگري را سرنگون مي‌سازد. در 31 آگوست 1983، يك فاكس بت سوري پس از آنكه هدف موشك بهينه شده HAWK قرار گرفته و آسيب مي‌بيند، توسط يك F-15A شكار مي‌شود.



ادامه دارد.
.

به یاد پنج جوان پاک نهاد آریایی سفر کرده


بگو چگونه بنویسم یکی نه، پنج تن بودند
نه پنج، بلکه پنجاهان به خاطرات من بودند

*

بگو چگونه بنویسم که دار از درخت آمد
درخت آن درختانی که خود تبرشکن بودند



*

بشنویدشعری از سیمین بهبهانی
بگو چگونه بنویسم که چوب دارها روزی
فشرده پای آزادی به فرق هر چمن بودند

*

نسیم در درختستان به شاخه ها چو می پیوست
پیام هاش دست افشان به سوی مرد و زن بودند

*

کنون سری به هر داری شکسته گردنی دارد
که روز و روزگارانی یلان تهمتن بودند

*

چه پای در هوا مانده چه لال و بی صدا مانده
معطل اند این سرها که دفتری سخن بودند

*



مگر ببارد از ابری بر این جنازه ها اشکی
که مادران جدا مانده ز پاره های تن بودند

*

ز داوران بی ایمان چه جای شکوه ام کاینان
نه خصم ظلم و ظلمت ها که خصم ذوالمنن بودند

pwf7383ijxj5axlc6m.jpg
.

پیوند: پیام اعلاحضرت رضا پهلوی

.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

عمليات اپرا (ماجرای بمباران رآکتور اتمی عراق)


«اگر ما، تاسیسات هسته‏ای عراق را نابود نكرده بوديم، آنها موفق مي‎‏شدند نخستین بمب اتمي خود را بر روي يكي از شهرهاي ايران آزمايش كنند.»

ازر وايزمن (رئيس جمهور پيشين اسرائيل - نقل از كتاب دقيقتان فوق بغداد)
رنگ متن.

jtxjvstz3ms6zktuzzaw.jpg

.
در اواخر دههء 1970، عراق، يك رآكتور كلاس اوسيريس (Osiris class) را از فرانسه خريداري نمود. سازمان اطلاعات نظامي اسرائيل در گزارش خود اعلام كرد كه عراقي‏ها قصد دارند از پلوتونيوم توليد شده، جهت پيشبرد سريع‏تر برنامهء ساخت سلاح هسته‏اي خود سود جويند. سرويس اطلاعاتي اسرائيل همچنين بر اين باور بود كه تابستان سال 1981 (برابر تابستان 1360)، آخرين بخت براي نابود كردن آن قبل از بارگذاري سوخت هسته‏اي مي‏باشد. به تاريخ 7 ژوئن 1981، يك اسكادران از جنگنده‏هاي F-16A با اسكورت شكاري‏هاي F-15A، رآكتور اتمي اسيراك را به شدت بمباران كردند و به آن خسارات سنگين و غيرقابل جبراني وارد كردند.

برنامه اتمي عراق
عراقيها برنامهء اتمي خود را از دهه 1960 آغاز كرده بودند و در اواسط دههء 1970، از طريق دريافت رآكتور هسته‏اي، قصد داشتند آن را گسترش دهند. پس از اينكه متقاعد كردن فرانسوي‏ها براي ارسال رآكتور گرافيت-گاز توليد كنندهء پلوتونيم و بازفرآوري آن ناكام ماند، و همچنين درخواست از ايتاليا براي ارسال رآكتور نوع Cirene بي‏نتيجه شد، عراقي‏ها بر آن شدند تا از فرانسه، رآكتور تحقيقاتي نوع Osiris را به همراه لابراتوارهاي مربوطه خريداري نمايند. ساخت نيروگاه آب سبك 40 مگاواتي عراق، در سال 1979، در «مركز اتمي التواريث» در نزديكي بغداد، و اندكي پس از انقلاب نوامبر 1979 در ايران آغاز شد. فرانسوي‏ها به رآكتور، نام اوسيراك (Osiraq) دادند، كه برگرفته شده از نام كشور عراق و نام رآكتور اوسيريس بود؛ عراقي‏ها، رآكتور را تموز 1 ناميدند كه در تقويم عربي، بيانگر ماه به قدرت رسيدن حزب بعث در سال 1968 بود.

واكنش‏هاي ديپلماتيك اسرائيل
اسرائيلي‏ها در زمان دولت اسحاق رابين، از وجود برنامهء اتمي عراق آگاه شدند و نظاره‏گر دريافت رآكتور اتمي توسط عراق بودند كه مي‏توانست منجر به توليد سلاح هسته‏اي و ايجاد يك تهديد جدي براي اين كشور باشد. عراقي‏ها همواره اظهار مي‏كردند كه علاقهء آنها به انرژي هسته‏اي، صلح‏آميز است و آنها قرارداد منع گسترش سلاح‏هاي هسته‏اي (NPT) را امضاء كرده‏اند و فعاليت رآكتور آنها به طور كامل زير نظر آژانس بين‏المللي انرژي اتمي (IAEA) قرار دارد؛ با اين حال، برنامه‏هاي نظارتي آژانس، به اندازهء كافي‌ نمي‏توانستند مانعي بر سر تحقيقات ساخت سلاح هسته‏اي ايجاد نمايند. وزير امور خارجهء وقت اسرائيل، موشه دايان، مذاكرات ديپلماتيك را با فرانسه، ايتاليا و ايالات متحده بر سر اين موضوع آغاز نمود. (اسرائيل ادعا مي‏كرد كه برخي بازرگانان يا شركتهاي ايتاليايي، به عنوان فروشندهء قطعات يا به عنوان شركتهاي پيمانكاري در برنامهء اتمي عراق دخالت دارند) اما اين مذاكرات شكست خوردند، زيرا اسرائيلي‎ها نتوانستند تضمين‏هاي كافي را براي متوقف ساختن برنامهء اتمي عراق، بدست آورند؛ ضمن اينكه موفق نشدند دولت ژيسكار دستن و فرانسوا ميتران در فرانسه را متقاعد به توقف كمك به برنامهء ‌اتمي عراق نمايند.

برنامه‏ريزي عمليات جنگي
فاصلهء بين پايگاههاي نظامي اسرائيل و رآكتور اتمي عراق، تا حد قابل توجهي دور بود (در حدود 1600 كيلومتر)، و اين بدان معنا بود كه نيروهاي نظامي عمل كننده، قادر به تجديد آماد نخواهند بود، ضمن اينكه مي‏بايست از ميان قلمرو كشورهاي اردن و عربستان سعودي عبور نمايند؛ به جز اينها، سازمان اطلاعات اسرائيل، اطلاعات دقيقي از وضعيت سيستم‏هاي دفاعي عراقي‏ها در اختيار نداشت. پس از مشورتهاي فراوان، اسرائيلي‏ها تصميم گرفتند كه يك اسكادران با حداكثر سوخت قابل بارگذاري و حداكثر مهمات قابل نصب از جنگنده‏هاي F-16A را آماده نمايند؛ ضمن اينكه يك گروه از شكاري‏‎هاي F-15A را به منظور پشتيباني و ايجاد پوشش هوايي اين اسكادران، همراه كنند. هدف عمليات نيز انهدام كامل مركز اتمي عراق، بدون نياز به سوختگيري مجدد، بود. اسرائيلي‏‎ها همچنين بر اين عقيده بودند كه انهدام كامل و اساسي رآكتور اتمي عراق، مي‏بايست قبل از سوختگيري آن به انجام رسد تا تأثيرات ناشي از انهدام رآكتور، به كمترين ميزان كاهش يابد. با توجه به اطلاعات رسيده مبني بر بارگيري كشتي حامل سوخت هسته‏اي از فرانسه به سمت عراق، كابينهء اسرائيل، به رياست مناخيم بگين، نخست وزير وقت اسرائيل، در جلسه‏اي، مجوز عمليات نظامي را صادر نمود.

مرگهاي اسرارآميز
بر اساس گزارش سري سرويس اطلاعاتي آمريكا (Stratfor)، در طي ماههاي منتهي به سال 1981، كه منجر به حملهء هوايي اسرائيل به رآكتور اتمي اسيراك در عراق گرديد، در حاشيهء دستيابي به توليد پلوتونيوم جهت برنامهء ساخت سلاح هسته‏اي، حداقل سه تن از دانشمندان اتمي عراق، به طرز بسيار مشكوكي درگذشتند.

حمله
عمليات اپرا ، با دقت هر چه تمام، جهت اجرا در روزي كه يكشنبه باشد طراحي شد تا از تلفات احتمالي خارجيان شاغل در مركز اتمي عراق، كاسته شود؛ ضمن اينكه ساعت بمباران، براي اواخر غروب در نظر گرفته شده بود تا امكان نجات خلبانان احتمالي ساقط شده براي تيم جستجو و نجات اسرائيل، در تمامي طول شب، وجود داشته باشد. يك اسكادران 8 فروند از جنگنده‏هاي F-16A نيروي هوايي اسرائيل، كه هر كدام به دو بمب 2000 پوندي سقوط آزاد و تأخيري Mk 84 و تانكهاي سوخهت خارجي مجهز بودند، آماده شده بود. همچنين يك اسكادران 6 فروند از شكاري‏هاي F-15A نيز جهت ايجاد پوشش هوايي جنگنده‏هاي F-16A در نظر گرفته شده بودند.
.
m47t1c991szx95q8x9et.jpg
يكي از جنگنده‏هاي تاپ کاور F-15A شركت كننده در عمليات اپرا
.
.به تاريخ 7 ژوئن 1981، در ساعت 15:55 دقيقه به وقت محلي (برابر 12:55 به وقت گرينويچ)، عمليات آغاز شد. نيروهاي شركت كننده، از پايگاه هوايي اتزيون (Etzion) در صحراي نقب، 240 مايل پرواز بحث‏انگيز بر فراز كشورهاي اردن و عربستان سعودي را آغاز كردند. پس از طي 1000 كيلومتر، عمليات به دليل وجود تانكهاي سوخت خارجي جنگنده‏هاي F-16A به مشكل برخورده بود. هواپيماها به دليل بارگذاري بيش از حد تانكهاي سوخت، دچار خستگي شده بودند و اين در زماني بود كه نيروهاي عمل كننده، هنوز در راه رسيدن به تأسيسات اوسيراك قرار داشتند. اين تانكها، پس از مصرف سوخت درونشان، بايد رها مي‏‎شدند، اما جنگنده‏هاي F-16A كه با بمبهاي Mark-84 مسلح شده بودند، در صورت رهاسازي تانكهاي سوخت، اين امكان برايشان وجود داشت كه به يكي از جايگاههاي حمل بمب، برخورد نمايند.
.
0kl0nefd1a86k6ymwuex.gif
محل رهاسازی تانکهای سوخت

عمليات در شرائط بحراني قرار گرفته بود؛ اما رهاسازي مخازن سوخت بدون مشكل به انجام رسيد و جنگنده‏هاي F-16A، تانكهاي خارجي سوخت خود را بر فراز صحراي عربستان رها نمودند. به محض ورود به حريم هوايي عراق، اسكادرانها تقسيم شدند: دو فروند از جنگنده‏هاي F-15A آرايش اسكورت از فاصلهء نزديك را براي اسكادران F-16A را تشكيل دادند و مابقي جنگنده‏هاي F-15A، در آسمان عراق، جهت گمراه نمودن يا در صورت نياز در دسترس بودن، پراكنده شدند.

اسكادران تهاجمي، تا ارتفاع حدود 30 متري پائين آمد، تا از ديد رادار عراقي‏ها در امان باشند. در ساعت 18:55 به وقت محلي (برابر 17:35 به وقت اسرائيل و 14:35 به وقت گرينويچ)، در فاصلهء حدود 20 كيلومتري تأسيسات اوسيراك، هواپيماهاي F-16 تا ارتفاع 2100 متري اوج گرفتند تا بتوانند با سرعت حدود 1100 كيلومتر بر ساعت، و با زاويهء 35 درجه، روي تأسيسات رآكتور، شيرجه روند.

در فاصلهء حدود 1100 متري، 5 ثانيه مانده به هدف، جنگنده‏هاي اف-16، بمبهاي Mk-84 را به صورت دوتايي رها كردند. طبق گزارش اسرائيل، تمامي 16 بمب به تأسيسات رآكتور اتمي عراق، اصابت نمودند، هرچند كه دو بمب نيز عمل نكردند. هنگامي كه آتشبارهاي ضدهوايي عراق اقدام به گشودن آتش كردند، اسكادران، به ارتفاع 12200 متري صعود كرده و در راه بازگشت به اسرائيل بود. آتشبارهاي ضدهوايي عراق، حالت دفاعي گرفته بودند و بسيار كند عمل مي‏كردند. به هرحال، آتشبارهاي ضدهوايي عراق، به هيچ وجه نتوانسته كوچكترين خسارتي به اسكادران حمله‏ور، وارد كنند. به منظور دوري از برخورد با رهگيرهاي نيروي هوايي عراق، اسكادران به سرعت و در همان مسيري كه منتهي به اوسيراك شده بود، به اسرائيل بازگشت. تمامي اين 14 هواپيما، به هنگام رسيدن به آسمان اسرائيل، دچار كمبود شديد سوخت بودند.
.
o7nz53jqxax5pfwule8.jpg
سه تن از خلبانان اف16 هاي اسرائيل پس از انجام عمليات اپرا در غروب هفتم ژوئن 1981
.
نتيجه حمله
راكتور اتمي عراق، مطابق برنامه‏ريزي انجام شدهء عمليات اپرا به شدت آسيب ديد. یازده سرباز عراقي و يك كارشناس فرانسوي در جريان حمله كشته شدند. در آن زمان برخي تحليلگران ادعا كردند كه كارشناس برجستهء اتمي فرانسه، Damien Chaussepied، براي سازمان جاسوسي موساد (Mossad) كار مي‏كند و عهده‏دار نصب چراغ‏هاي راهنما در سايت اتمي عراق، جهت نشان دادن مركز به هواپيماهاي حمله‏ور بوده است؛ اگرچه هيچ مدركي براي اين ادعا تاكنون ارائه نگشته است.
.
k96l8kewt4y771xkfw7.jpg
يكي از اف16 هاي شركت كننده در عمليات اپرا
.
واكنشهاي جهاني نسبت به عمليات
در آن زمان، حمله به اين تأسيسات، به طور گسترده مورد سرزنش قرار گرفت. اسرائيل در پاسخ، گفت كه اين يك عمليات دفاعي بوده است و بنابراين طبق بند 51 منشور سازمان ملل، قابل توجهي است. برخي از منتقدان، توجيه دفاع از خود را به دليل نبود تهديد جدي، نپذيرفتند؛ به ويژه فرانسه كه به دليل كشته شدن يك كارشناس فرانسوي، بسيار خشمگين بود و با وقوع جنگ شديد ديپلماتيك، روابط بين دو كشور فرانسه و اسرائيل تاكنون بسيار تيره مانده است. شوراي امنيت سازمان ملل متحد، اين حمله را به طور شديد محكوم كرد و آن را نقض آشكار منشور سازمان ملل دانست و عراق را براي زیانهای وارد شده، مستحق دريافت خسارت اعلام نمود. يكي ديگر از نتايج اين عمليات، اين بود كه اسرائيل وادار شد فعاليت تأسيسات هسته‏اي خود را تحت نظر آژانس بين‏المللي انرژي اتمي قرار دهد. ايالات متحده از اين اقدام اسرائيل بسيار استقبال نمود؛ ديگر نتيجهء اين حمله، تأخير در واگذاري هواپيماهاي جنگي خريداري شده به اسرائيل بود.

از آن زمان تاكنون، به ويژه پس از جنگ اول خليج فارس، چندين كارشناس برجستهء آمريكايي، اجراي عمليات اپرا را درست دانسته‏اند؛ آنهايي كه بر اين باورند عراقيها در دههء 1980، به شدت برنامهء توليد سلاح هسته‏اي را دنبال مي‏كردند، اجراي اين عمليات را بسيار لازم مي‏دانند، اگرچه اجراي اين عمليات، خارج از قوانين بين‏المللي شوراي امنيت سازمان ملل ارزيابي شود. برخي ديگر از پژوهشگران حقوقدان نيز اجراي اين عمليات را در چارچوب اصل دفاع از خود، مجاز مي‎دانند.

پروفسور لوئيس رنه برس (Louis Rene Beres) اينطور نوشته است:
«شهروندان اسرائيل، چه يهودي چه عرب؛ امريكايي‏ها؛ و ديگر كشورهايي عضو ائتلافي كه در جريان جنگ خليج فارس جنگيدند، شايد زندگي خود را مديون شجاعت، دورانديشي و مهارت نيروهاي اسرائيلي عمل كننده در عمليات ژوئن 1981 باشند. اگر عمليات در اوسيراك موفقيت‏آميز نبود، نيروهاي صدام در سال 1991 شايد به سلاح‏هايي با كلاهك اتمي مجهز شده بودند؛ شايد مسخره به نظر برسد، ولي سعودي‏ها نيز به نوعي وامدار اورشليم محسوب مي‎شوند؛ زيرا اگر مناخيم بگين جهت محافظت مردم اسرائيل در سال 1981، دستور چنين حمله‏اي را صادر نمي‏كرد، موشكهاي اسكاد عراقي كه در خاك عربستان سعودي فرود مي‏آمدند، باعث خسارات فراوان شده و تشعشعات مرگبارشان، باعث قتل‏عام بي‏شماري مي‏گرديد.»

vb5gnhl5md52r3un2ki.jpg
ساختمان راکتور تموز قبل از بمباران (1979)

ul46gnsu64h9kxaoy3yh.jpg
ساختمان راکتور تموز پس از بمباران سال 1981
.
نتايج
عمليات اپرا، يك موفقيت كامل بود. مجموعهء راكتور، براي هميشه از رده خارج شد و برنامهء اتمي عراق به طور قابل ملاحظه‏اي به عقب بازگردانده شد. عراق در آن زمان گفت كه به آساني آن را بازسازي خواهد نمود و فرانسه نيز موافقت اصولي خود را براي بازسازي اعلام كرد. با اين حال، فرانسه در سال 1984 خود را از اين پروژه كنار كشيد. برخي از پژوهشگران عراقي ادعا كرده بودند از زماني كه برنامهء اتمي عراق، زيرزميني دنبال شد، اين برنامه، بسيار گوناگون و گسترده گرديد. كوششهاي عراق جهت ساخت يك رآكتور توليدگر پلوتونيوم (كه تخمين مي‏رفت بسته به اندازه‏اش تا ميزان يك پوند از پلوتونيوم مورد نياز يك سلاح را در هرسال توليد كند، يا هر 10 تا 11 ماه، يك بمب آماده شود) به نظر مي‏رسيد كه خيلي كمتر از آن چيزي باشد كه جهت برنامهء جديد اتمي نياز دارد.
.

ikk1combxz0hoihd0gnx.jpg

.
تأسيسات اوسيراك، تا زمان جنگ سال 1991 خليج فارس، به همان شكل نیمه خراب و آسيب ديده رها شدند؛ با طولاني شدن حملات هوايي آمريكا، در نهايت باقيماندهء آن نيز طي بمبارانهاي سنگين به طور كامل از ميان برده شد. از لحاظ سياسي، عمليات اپرا داراي نتايج دلپذير و مطلوبي براي حاكميت حزب ليكود به رياست مناخيم بگين بود، زيرا وي دوباره موفق شد با اكثريت قاطع پارلمان اسرائیل، در انتخابات سه هفتهء بعد به قدرت برسد.

ساير موارد
در ژوئن 1991، وزير دفاع آمريكا، ديك چني، به فرمانده وقت نيروي هوايي اسرائيل، ديويد ايوري، يك تصوير ماهواره‏اي از تأسيسات منهدم شدهء اسرائيل را اهداء نمود و بر روي عكس چنين نوشت: «تقديم به ژنرال ديويد ايوري، با تشكر و قدرداني فراوان بابت عمليات برجسته‏اي كه شما بر عليه برنامهء اتمي عراق در سال 1981 انجام داديد، و باعث شد كار ما در جريان عمليات طوفان صحرا، بسيار آسان شود.»

اسحاق شامير:
«هيچكدام از كشورهاي فرانسه، ايتاليا و ايالات متحده، قادر نشدند مانع فعاليت اتمي عراق شوند. تنها اسرائيل و تصميم نخست‏وزير آن بود كه عراقي‏ها را (از ادامهء‌ برنامهء اتمي) بازداشت؛ نخست وزيري كه تصميم گرفت، عمل نمود و يك حقيقت را به اثبات رساند: متاسفانه در دنياي امروز، هيچ كشوري، دشمني با آرزوهاي دشمنان ما ندارد.»

از بريفينگ ارائه شده توسط سرهنگ زئو راز (Ze'ev Raz) ليدر اسكادران حمله‏ور به اوسيراك جهت توجيه ساير خلبانان:
«ما در مسيري بر فراز بنادر ايلات و عقبه پرواز مي‏‎كنيم، و سپس از جنوب اردن در امتداد خط مرزي عربستان سعودي ادامه مي‎دهيم. اين مسيري است كه در آن سعي شده از روستاها و شهرهاي اعراب به دور باشد، زيرا امكان شناسايي ما وجود دارد. بعد از آن تا رسيدن به بغداد، ما بايد بر روي منطقه‏اي بياباني پرواز كنيم. اين كوتاهترين مسير پرواز نيست، اما باعث مي‎شود به وسيلهء رادار شناسايي نشويم. سپس بايد تا رسيدن به هدف، همانطور شناسايي نشده باقي بمانيم. در مسيري كه به هدف مي‏رسيم، بايد در ارتفاع 150 فوتي پرواز كنيم. ارتفاع مسير بازگشت، ارتفاع بالا خواهد بود. ما از نظر سوخت، محدوديت بسيار داريم. آنهايي كه درگير داگ‏فايت شوند، امكان بازگشت نخواهند داشت!»
.

cqmqroynhiyf4lruzep5.jpg

.
«در 20 كيلومتري شرق رآكتور، پس‏سوز ها را جهت دست‏يابي به حداكثر كشش، روشن كرده و اقدام به افزايش ارتفاع مي‏كنيم. در قله، به سمت هدف چرخيده و شيرجه را با سرعت 600 نات در زاويهء 35 درجه آغاز مي‏كنيم. رهاسازي بمبها در ارتفاع 3500 فوت انجام مي‎شوند تا به قسمت اصلي ساختمان اصابت كنند، سپس فليرها را رها مي‏كنيم تا از گزند موشكهاي زمين به هوا، ايمن باشيم. تمام خلبانها، مي‏بايست در فاصلهء زماني 5 ثانيه مانده به هدف، بمبها را رها كنند. شما بايد در مجموع تعداد 16 بمب را بيندازيد، اما اصابت تنها 8 بمب براي تمام شدن كار، كافي است.»
.

nwhsoaliref32fvjebo.png

.
«شما با دو بمب 1000 كيلوگرمي مسلح خواهيد شد كه به فيوزهاي تأخيري مجهز شده‏اند تا اطمينان حاصل شود انفجار در عمق قسمت مركزي رآكتور انجام مي‎شود و حداكثر خسارت به آن وارد مي‏آيد.»

«راكتور خود داراي سيستم‏هاي دفاع هوايي مي‏باشد كه تركيبي از آتشبارها و موشكهاي ضدهوايي مي‏باشد. پيرامون هدف را استحكاماتي بلندي فرا گرفته‏اند.»
.
0a2exaam8lpenemvxbq.jpg
ايلان رامون
.
سرهنگ ايلان رامون (که در سال 2003 بر اثر سانحهء شاتل كلمبيا كشته شد) پروازش را شرح مي‏دهد:
«ما در عمق عراق پرواز مي‏كرديم، تمام دور و اطراف ما، به هنگام رسيدن به نقطه‏هاي علامتگذاري شدهء مسير پرواز، تا چشم كار مي‎كرد بيابان بود. من سعي مي‏كردم تنها بر روي هدايت هواپيماي اف-16 ام تمركز داشته باشم، اما لحظه به لحظه تنها به هدفي كه قرار بود به آن حمله كنيم و مسئوليتي كه بر گردنم گذاشته شده بود، فكر مي‏كردم. اين اوّلين بار در طول زندگيم بود كه واقعن حس مي‏كردم مسئول سرنوشت مردم كشورمان بر دوشم قرار دارد. مدتي بعد، نماي بيرون تغيير كرد، يك رودخانهء آبي رنگ در وسط كوير ديدم. ما 2500 سال پيش اينجا بوده‏ايم. (اشاره به اسارت يهوديان توسط پادشاه بابل) من ساختمانها و يك پايگاه هوايي متروك را مي‏ديدم. ناگهان شخصي از طريق راديو فرياد كشيد: مواظب شليك توپهاي ضدهوايي باشيد! و به ناگه، آسمان از انفجار گلوله‏هاي توپهاي ضدهوايي انباشته شد. من پس‏سوز را روشن كردم و اهرم كنترل را جهت افزایش ارتفاع كشيدم. درست در مقابل چشمانم، استحكامات سطح زمين پديدار شدند و پشت آنها، شما نمي‏توانيد احساس كنيد، گنبد نقره‏اي شكل راكتور ... »
.

e0vaf1wep0ujrn0grnc.gif

.
«اشكول هشت (Eshkol 8) در راديو گفت: Everybody Charlie! كه چارلي كد رمزي به معناي انداخته شدن تمامي بمبها بود.»

«بسيار شگفت‏انگيز بود، من به طور مستقيم شاهد برخورد بمبها به ساختمان گنبدي شكل و فرو ريختن ساختمان آن بودم! اين بمباران بسيار عالي انجام گرفت و ما اكنون در ارتفاع بالا در حال پرواز به سمت پايگاهمان بوديم. من اميدوارم آنها اقدام به تعقيب ما نكنند تا دچار كمبود سوخت نشويم ... »

«ما از ميان آراوا (Arava) عبور كرديم و به اسرائيل بازگشتيم. صداي فرمانده نيروي هوايي اسرائيل در راديوي هواپيما شنيده شد و گفت: همگي شما كه اين كار انجام ديد، اكنون زمان فرود است... »
.
jaupimmjncy75xgo7o55.jpg
تصويري كه از نمايشگر HUD يكي از اف16 هاي اسرائيلي به هنگام رهاسازي بمب‏ها بر روي اوسيراك برداشته شده است
.
نوشتهء زیر، نقل قولی است از دوست گرامی آقای برخیا :
ترديد دانستن اين موضوع كه بايد بخشي از اين موفقيت قابل توجه اين عمليات را سهم خلبانان ايراني نيروي هوايي اسراييل دانست مي‏تواند براي شما جالب و افتخارآميز باشد. اگر ما اين عمليات را كه به نام عمليات اپرا (Opera) مشهور است در دو بخش مورد بررسي قرار دهيم؛ بخش اول: طراحي و برنامه‏ريزي عمليات و بخش دوم: اجراي عمليات؛ متوجه خواهيم شد اين عمليات با وجود تمام برنامه‏ريزي دقيق و طراحي هوشمندانه خود بيشتر موفقيت خود را مديون خلبانان كارآزموده و شجاعي مي‏باشد كه با لياقت و مهارت خود اين عمليات را به انجام رساندند. نيروي هوايي اسراييل براي اين عمليات كه از جهات فراوان داراي اهميت بسيار براي اين كشور بود بهترين و ارزشمندترين خلبانان خود را انتخاب نمود و اين خلبانان نيز اين ماموريت دشوار را با موفقيت به انجام رساندند. اسامي خلبانان هواپيماهاي F-16A عمليات اپرا كه در حمله به نيروگاه اتمي اوسيراك (Osirak) مشاركت داشتند:

گروه اول (اسكادران 117) :
Ze ev Raz
Amos Yaldin
سروان دو بي يوفه (Dubi Yoffe)
Hagai Catz

گروه دوم (اسكادران 110) :
سرهنگ امير ناهومي (Amir Nahumi)
Yiftah Spector
Relik Shafir
ليدر اسكادران و فرمانده حمله (Ilan Ramon )

نام خلبانان ایرانی این عملیات با رنگ قرمز مشخص شده است که نشان از آن دارد 25% از خلبانان هواپیماهای F-16A اين‌ عمليات ایرانی بوده‏اند و از سوی نیروی هوایی اسراییل به عنوان بهترین خلبانان برای اجرای این عملیات دشوار انتخاب شده بودند. مطالعه خاطرات رلیک شافیر (Relik Shafir) از خلبانان این عمليات‌ به شما در نشان دادن کار بسیار دشوار خلبانان در انجام این ماموریت کمک می‏نماید: (اینجا)

سرهنگ امیر ناهومی و دو بی یوفه از بهترین خلبانان نیروی هوایی اسراییل بودند و کارنامه بسیار موفقی از خود بر جای گذاشته اند: (اینجا)

البته دیدن سرهنگ امیر ناهومی در رتبه سوم تک خالهای تاریخ نیروی هوایی اسراییل نیز دلیل دیگر بر شایستگی ایشان است: (اینجا)

ll8vf9dce3dd2fliomlp.jpg
پس از عملیات، این علامت مثلث شکل با زمینه سبز و نقش یک گنبد درون آن بر روی تمامی جنگنده های اف-16 رنگ آمیزی شد، که نشاندهنده شرکت آنان در عملیات نابودسازی رآکتور اوسیراک می باشد.
.
بر طبق برخی اسناد، اسرائیل در این عملیات از نقشه ها، عکس‌های هوایی هواپیماهای شناسایی RF-4E و اطلاعاتی بهره برد که توسط ایران به آنها داده شده بود. همچنین طبق هماهنگی انجام گرفته، هواپیماهای اسرائیلی می‌توانستند برای حمله از حریم هوایی ایران نیز استفاده کنند. به گفته آری بن مناشه (Ari Ben-Menashe)، مقامات اسرائیلی و فرستاده خمینی یک ماه قبل از این عملیات در پاریس جهت تبادل نظر و اطلاعات محرمانه با یکدیگر دیدار کردند که در آن حتا موافقت شد که در صورت بروز مشکل فنی در حین اجرای این عملیات، بمب افکن های اسرائیلی در پایگاه شکاری تبریز فرود اضطراری انجام دهند.
.
.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

دكان حجاب اجباري


دكان حجاب اجباري
وسيله‌اي براي سركوب هرچه بيشتر مردم بي‌پناه ايران


آنچه رهبر خودخوانده مسلمين كره زمين و ساير پسمانده هاي اعراب 1400 سال پيش همچون احمد خاتمي دويست كيلويي اين روزها بر طبل مبارزه با بدحجابي مي‌كوبند و با ميدانداري دو و نيم نفر پيرمرد زهواره در رفته به عنوان نماینده کل مردم ایران و به ویژه نسل جوان!! نمايش پس از نماز جمعه را تدارك مي‌بينند، مبارزه یا اعتراض به بدحجابي نيست، بلكه مبارزه با مردمي است كه با آفرينش راهپيمايي ميليوني در 25 خرداد 1388، نفرت خود را از رژيمي كه همچون اختاپوس، بر روي منابع و ثروتهای كشورشان و جان و مال و ناموس و زندگيشان افتاده است، ابراز داشتند.
.

ztpvzv3xhw62x7k6.jpg

.
البته این ماجرا اختصاصی به حجاب ندارد. جمهوري اسلامي از همان زمان پيدايش، هر مسئله‌اي را كه در جهت منافعش براي ادامه غارت ايران و ايجاد ناامني در منطقه خاورميانه باشد، عين صواب مي‌داند و ساير مسائل را برابر مخالفت با خدا و دشمني با اسلام ناب ساختهء خود قلمداد مي‌كند و با آنها به هر قيمتي مبارزه مي‌نمايد. از نظر تهي‌مغزان جمهوري اسلامي، دین امری اجباری است نه اختیاری و مردم را بايد به زور به سعادتی که مورد نظر حاکمان است رساند و در بكارگيري اين زور، بهره‌گيري از هرگونه ابزار و فشار غيرانساني مجاز است.

جمهوری اسلامی بر اين اعتقاد است که هر امر دینی را باید بر این مردم سرکش و نادان (البته از ديدگاه خودشان) تحمیل کرد. اما آنچه كه جمهوري اسلامي در عصر حاضر بدان نياز دارد، ادامه حيات و داشتن پشتوانه مردمي است. ادامه سركشي‌هاي سياسي در جهان، بي‌توجهي و زيرپا نهادن حقوق انساني اقليت‌هاي مذهبي همچون بهائيان، يكه‌تازي و بلعيدن كل اقتصاد و تجارت ايران توسط بانكها، بنگاه‌ها و شركتهاي متعلق به سپاه پاسداران، ياغي‌گري در منطقه به واسطهء جلوگيري از برقراري صلح مابين فلسطين و اسرائيل با تجهيز گروهكهاي تروريستي و سازمانهاي بي‌نام و نشان يا بدنام از كيسهء ملت ايران همچون حزب الله لبنان، حماس، جبهه خلق براي بدبختي فلسطين، جيش المهدي و ... اسلام پرستان تهران و قم را در نزد جهانيان، روز به روز منفورتر و منزوي‌تر مي‌سازد. اما نكتهء جالب در اين است كه با وجود تنگناهاي روزافزون اقتصادي و موج شديد بيكاري و ركود در داخل كشور، آنچه كه اين تهي‌مغزان بدان نياز ندارند، تنش در داخل كشور است. تنش و خشمي كه با اجراي طرحهاي قرون وسطايي همچون حجاب اجباري، برهم زدن و دستگيري شركت كنندگان در ميهماني‌هاي خصوصي مردم و ... به آنها دامن زده مي‌شود و هر روز جمعي ديگر به ميان ناراضيان و موافقين براندازي اين رژيم ضدمردمي افزوده مي‌گردد؛ و اين نيز تنها نشان از آن دارد كه دشمنان ايران تا چه حد نادان و تهي‌مغز هستند.

فاطمه حقیقت جو نماینده پیشین مجلس و فعال زنان برخوردهای صورت گرفته در زمان فعالیت گشتهای ارشاد در ایران را یادآور می‌شود. او معتقد است که جمهوري اسلامي، هیچ درک درستی از وضعیت جامعه امروز ايران ندارد و همچنان از زورگویی و زبان فحاشي استفاده می‌کند. این نماینده پیشین مجلس اسلامي می‌گوید: «فرهنگ و روال هیئت دولت فعلی بر مبنای دروغ و خرافات است. همیشه سیاه را سفید نشان می دهند.» خانم حقیقت جو همچنين می‌گوید: «اگر برخودرهای توهین‌آمیز و تحقیرآمیزی که با زنان در طول چهار سال گذشته تشدید هم شده است، خشونت و برخورد تند با زنان نیست؛ پس خدا رحم کند که چه چیزی مورد نظر رئیس کمیسیون مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری است.»

مصطفی محمد نجار، وزیر کشور آخوندها نیز از دیگر مقاماتي است که در خصوص طرح حجاب و عفاف اظهار نظر کرده و گفته طرح حجاب و عفاف باعث امنیت جامعه می‌شود و تنها شامل زنان نیست، بلکه مردان نیز باید در این زمینه اقداماتی انجام دهند. اما از آنجا كه حاکمان ديكتاتور، در هر حکومتی که به بن بست می رسد، چاره ای جز اعمال زور ندارند، می گویند: «سعادت آرمانی این حاکمان تحمیل امور دین و امور منسوب به دین است.»
.

g6nx1kq8bv1hal1txxo.jpg

.
گشتهای ارشاد فعلی امتداد همان گشتهای کمیته انقلاب اسلامی در سالهای نخست انقلاب است. این کمیته‌ها در دهه ۶۰ به دلیل دخالتهاي بيجا و فراوان در حوزه خصوصی، زندگی را بر مردم ایران حرام کرده بودند. امروزه با برچیده شدن آن، گشت ارشاد جایگزین شده است و ممکن است با این هم به نتیجه نرسند و در آینده صورت جدیدی را که رئیس کمیسیون مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری مطرح کرده، به کار گیرند. اما نتیجه یکی است: بیزارتر کردن مردم از حکومتی است فاشيستي که در تمامي حوزه خصوصی آنها همچون خوراک، پوشاک و سبک زیستن آنها به نام دین و یا هر نام دیگری دخالت می کند.

مسئولان تهي مغز دولتی در ایران معتقدند حجاب در ایران با امنیت اجتماعی رابطه مستقیم دارد. خانم حقیقت جو چنین نظری را رد می کند و می گوید این نگاه غلطی است. در برخی کشورهای دیگری که حجاب مانند ایران وجود ندارد امنیت اجتماعی بالاتری نسبت به کشور ما دیده می شود. فاطمه حقیقت جو ادامه می دهد: «این برخورد بسیار سطحی و غلطی است که با مسئله امنیت اجتماعی می شود. به طور کلی در تاریخ ما زنان از قدرت کافی برخوردار نبودند، همواره هر چیز منفی به زنان نسبت داده شده است. یکی از نمونه های احمقانه آن را هم در خصوص گناه و زلزله تهران شنیدیم.»

در پايان، نوشته‌اي از دكتر امير سپهر را مي‌خوانيم:
.
آری، ايران من دوباره خواهد درخشيد
.
آن فروغ درخشان که زمانی در برابر ديدگانم بود، برای هميشه از نظرم ناپديد گشته است و اينک هيچ چيز نمي‏تواند شکوه علفزار و عطرگلهای بهاری را در من زنده کند. اکنون بايد حسرت دوران گذشته را خورد. (William Wordsworth)
.
*******
.
نگارنده از آن تيپ آدميان هستم که در سخت‏ترين روز های زندگی هم هرگز به نوميدی و ياس مجال چيرگی بر خود را نمی‏دهم. هميشه هم از اميدباخته آدميان و اهالی کوی بن بست آه و افسوس گريزان بوده‏ام. هم امروز به کسی که نثری کهنه دارد و در آثار خاطرات مانند خود نيز زياده شکوه و شکايت و آه و ناله سر می‏دهد، توصيه کردم که لطفن از واژگان بی‏روح و اين انشای فرتوت و بی‏دندان استفاده مکن که بر دل هيچ مشتاق به عشق و زيبايی چنگ در نمی‏زند و آدمی را به ياد نامه‏های فلان روضه‏خوان صد سال پيش می‏اندازد. نوشتم تو را به صفای دل سرگشتان اين تقديرگرايی يا فاتاليسم بومی ـ تاريخی لعنتی که بلای جان ما شده را از انديشه و کار های خود با تيپا بيرون انداز و عشق و اميد و اراده و زندگی را جايگزين تسليم و تصلب و ناله و دلمردگی کن. نانوشته نماند که خود من نيز زياد با خاطرات زيبا و شيرين خود خلوت می‏کنم. ليکن نگاه من به خاطرات گذشته نه به شکل زانوی غم به بغل گرفتن و امروز را فدای ديروز کردن، بل که کاملن وارون است. يعنی من از خاطرات خود اميد، انگيزه و نيرو و از همه مهمتر هم، پرسشهايی سازنده و درس می‏گيرم. اين پرسش را که چه حال افتاد و چه شد که امروزم بسان ديروز پرنشاط و زيبا و رويايی نيست. بيشتر زمانها هم پاسخ اين دگرگشت حال و حتا راه جبران خطا و بازگشت به شهر آرزو ها را هم پيدا می‏کنم، با اين وجود کار زيادی از دستم بر نمی‏آيد. زيرا از آنجا که انسان موجودی اجتماعی بوده و تنها زندگی نمی‏کند، اختيار رقم زدن تمامی سرنوشتش هم در دستان خودش نيست. آخر همهء زندگی ما که در همان چهارديواری خانه‏هامان خلاصه نمی‏شود که بتوانيم آن را به دلخواه خود با رنگها و اشيايی که دوست می‏داريم بيارائيم. سرنوشت و زندگی اصلی ما در اجتماع ما است و تعيين سرنوشت اجتماع ما هم نه در دست خودمان، بل که در دست ميليونها انسانی است که با ما در آن جامعه می‏زيند. به ويژه در دست نخبگان فرهنگی و سياسی جامعهء ما که در اصل هم همين قشر اجتماعی در همه جای گيتی پيش آهنگ حرکات اجتماعی و تعيين کنندهء سرنوشت ملتهای خود و مسئول خوشبختی و سيه‏روزی آنان هستند. از اينروی هم ميزان درک و مسئوليت‏پذيری و اقدامات اين گروه اجتماعی است که چه بخواهيم و چه نه، مسير زندگی ما را تعيين کرده و در آن تغييرات ژرفی را سبب ساز می‏شوند. بدان سان که گاهی ما قربانی جهل همين طايفه گرديده و ناکرده گناه هم سخت مجازات می‏بينيم.
.

37hyarpinqrvfzkz7yoi.png

.
مثلن منی که پيش از انقلاب هم از روضه‏خوان جماعت نفرت داشتم و هرگز حتا يک لحظه هم در ويرانگر و حتا مستهجن بودن آن فتنه ترديد نکردم و پيش از انقلاب هم ضد انقلاب گشتم، سی و يک سال است که تاوان جهل و ندانمکاری و به ويژه و باز به ويژه، تاوان «عناد و لجبازی» مشتی ناآگاه روياپرداز را می‏دهم که خود را هم «نخبگان فرهنگی و سياسی ايران» می‏پندارند. و هستند بدون شک هزاران هزار ايرانی چون من و همچنين نسل جوان کنونی که آنان هم در آتش جهل و کين و عناد همين قوم الظالمين می‏سوزند و خاکستر می‏شوند، و همين هم جگر آدمی را آتش می‏زند. عناد و لجبازی را از اينروی برجسته کردم که اين طايفه وقيح و خيره‏سر، هنوز هم نمی‏پذيرند که اشتباهی خانمانسوز مرتکب گشته و با اين اشتباه، جدای از اينکه سرنوشت و زندگی چند نسل را سياه و تباه کرده‏اند، بلکه با سی و يک سال اصرار بر آن جهل هم، اکنون اصلن ميهن ما را بر لبه پرتگاهی کشانده‏اند که ای بسا سرنوشت جگر پاره پارهء زليخا در انتظار آن باشد. يعنی اين منگلها در حالی ملت ما را سی و يک سال در عطشی سوزان و کشنده نگاه داشته‏اند که به قول سهراب، «آب در يک قدمی» ما قرار داشته. چرا که به شرافت از همين امروز هم حمايت يکپارچه از شاهزاده رضا پهلوی، يعنی برجسته‏ترين شخصيت سياسی کنونی ايران و دموکرات‏ترين در ميان نخبگان و برحق‏ترين چهره، موجب می‏گردد که ما حتا نوروز آتی در ميهن شاد و سرافراز خود و در ميان تن پاره‏های خويش باشيم.
.

mszepcp5r5hzpk4wn20y.jpg

.
من وقتی به ايران شاهنشاهی دوران جوانی خود می‏انديشيم و آن‏همه اقتدار و شوکت و اعتبار و احترام در جهان و آن اندازه پاکی و معصوميت و شادابی و شادی و امنيت و آسايش در درون ايران را پيش چشم مجسم می‏کنم، به راستی نمی‏توانم بپذيرم که جمهوری اسلامی، همان ميهن گرامی من «دولت شاهنشاهی ايران» است. ايرانی که در آن، من جوان ايرانی در کنار کار و تحصيل، آن اندازه امکانات ارزان و آسان برای جوانی کردن داشتم که گاهی آرزو می‏کردم که ای کاش انسان نيازمند به خواب نبود و می‏توانست تمامی شبانه‏روز از زندگی خود لذت برد.
روزی که من هژده ساله پراميد و مست از بادهء غرور با دختر زيبا و خوش پوش همسايمان ـ پس از نوشيدن آبجويی خنک در گوشهء دنج يک تريا ـ دست در دست به تماشای فيلم به يادماندنی شکوه علفزار در سينما ب. ب، سينمای عشاق تهران آن روزگار رفتم، در افسوس اين بودم که چرا ميهن من پيشرفته‏تر و آزادتر از ايالات متحده آمريکا نيست. و امروز چهل سال پس از آن تاريخ در گوشه غربت و تنهايی، از خود می‏پرسم با اين بی‏آزرمی و لجبازی و مسئوليت‏گريزی که بدبختانه در اکثريت نخبگان ما وجود دارد، اصلن ممکن است که با دل بستن به اين طايفه حتا چهل سال بعد و پس از مرگ من هم، دوباره ميهنم مانند زمان هژده سالگی من گردد، تا باز هم در آن، دختران و پسران جوان پراميد و شاد و پرغرور چون من، دست در دست هم بدون ترس از داغ و درفش و بند و تازيانه به دبيرستان و دانشگاه و تئاتر و سينما و تريا و بار و کلوب و کنار دريا رفته و جوانی کنند، و يا رخداد فرخنده دگری در راه است که باعث خواهد شد اصلن حتا من و نسل من نيز دو باره آن شکوه و شوکت ايران درخشان را ببينيم. من که هنوز هم اميد از کف نداده و سرم همچنان پرسودا و دلم پر از آرزوست...

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۵, چهارشنبه

شکار فاکس بت

.
يكي از عملياتهاي فرعي انجام شده در منطقه خاورميانه در دهه 1970 و اوايل دهه 1980، عمليات رهگيري و شكار جنگنده‌هاي بلندپرواز ميگ-25 چه از نوع شكاري و چه شناسايي به وسيلهء ارتش اسرائيل بود كه توسط نيروهاي عرب دشمن به كار گرفته مي‌شدند. در سال 1973 (برابر 1351)، آمريكايي‌ها پرواز سرسام‌آور و با سرعت 3.2 ماخ را براي يك ميگ-25 بر فراز اسرائيل به ثبت رساندند كه در مصر فرود آمد و موتورهايش (به دليل كاركرد با بيشترين توان) تمامن نابود شده بودند.
.

zl8e0i2gtk8t9gpo8xqi.jpg

.
نخستين ميگ-25 هايي كه در منطقه خاورميانه به عمليات پرداختند، يگاني از هواپيماهاي شناسايي MiG-25R (از گونه Foxbat-B) اتحاد شوروي بود كه در سال 1971 (برابر 1349) در مصر استقرار داده شدند و وظيفة آنها، شناسايي مواضع نظامي ارتش اسرائيل جهت آگاهي از وضعيت جنگ فرسايشي بين اعراب و اسرائيل بود. پس از آنكه هواپيماهاي ميگ-25 آر شوروي، چندين سورتي پرواز بر فراز كانال سوئز به انجام رساندند، به تاريخ 10 اكتبر 1971 يك فروند MiG-25R در ارتفاع بسيار بالا و با سرعت بسيار زياد، با انجام يك پرواز جنجالي، از فراز خاك اسرائيل عبور نمود، به طوري كه جنگنده‌هاي اسرائيلي قادر به شكار آن نشدند.
.

3cn3okvsj581iptcj4kg.jpg

.
در ششم نوامبر 1971 هنگامي كه يك فاكس بت شوروي تلاش كرد چنين پروازي را دوباره انجام دهد، ارتش اسرائيل با استفاده از يك يگان از جنگنده‌هاي فانتوم F-4E كه با موشكهاي اسپارو مسلح شده بودند، آماده پذيرايي از آنان بود. ميگ-25 اينبار در ارتفاع بسيار بالا مورد حمله قرار مي‌گيرد.
.

5ym540bl1y3us8cyp81f.jpg

.
يك فروند جنگنده فانتوم F-4E در حالي كه با زاوية حملة بسيار بالا در حال گذر از ارتفاع 44 هزار فوت به بالا بود، رو در رو با فاكس بت شوروي كه در ارتفاع 76000 فوت پرواز مي‌كرد، موشك اسپاروي خود را شليك مي‌نمايد. ظاهرن آنچه مانع از موفقيت اين شكار گرديد، عملكرد ديرهنگام فيوز مجاورتي تعبيه شده بر روي موشك اسپارو بود كه احتمالن از آخرين گونه‌هاي سري AIM-7E بوده است. اين فيوز نتوانسته بود از عهدة فاكس بت اي كه با سرعت سرسام‌آور 3 ماخ در حال پرواز بود، برآيد. زيرا در زماني كه فيوز به سرجنگي اسپارو دستور انفجار را مي‌دهد، ميگ-25 به دليل سرعت بسيار زياد، از محدودة تأثيرگذاري انفجار موشك خارج شده است. با اين حال، اين رهگيري هوايي بدون ترديد تجربه‌اي اخطارگونه براي خلبانان ميگ-25 اتحاد شوروي به شمار مي‌آمد تا آنها بدانند امكان رهگيري موشكي در چنين ارتفاعي را كه براي نخستين بار روي مي‌داد، وجود دارد. پس از اين رهگيري هوايي، ميگهاي25 تنها دو پرواز (در مارچ و مي 1972) انجام دادند و اين بار به جاي اسرائيل، از فراز صحراي سينا عبور كردند. امروز چنين پنداشته مي‌شود كه عكسهايي كه در جريان اين پروازهاي شناسايي توسط روسها ثبت شدند، بعدها در اختيار مصريها قرار گرفتند و اين عكسها در طرحريزي جنگ سال 1973 يام كيپور، بسيار باارزش و تأثيرگذار بودند.

فاكس بت هاي شوروي در جولاي 1972 به وطنشان رفتند و تنها در پاييز سال بعد و پس از پايان جنگ سال 1973 به منطقه بازگشتند. اين هواپيماها ديگر هيچگاه به حريم هوايي اسرائيل تجاوز نكردند. از آنجايي كه روابط سياسي مسكو با مصريها رو به خرابي شديد بود، يگان ميگ25 به سوريه انتقال داده شد. از راه سوريه، هر دو گونه ميگ-25 يعني جنگنده و شناسايي، پروازهاي عادي خود را ادامه دادند. اين در حالي بود كه جنگنده ها اساسن متعلق به شوروي بودند اما با نشان و علائم مربوط به نيروي هوايي سوريه پرواز مي كردند. با وجود توهماتي كه اعراب درباره آنها داشتند، حضور جنگنده‌هاي ميگ-25 در منطقه، منوط به توصيه مشاوران شوروي و پشتيباني‌هاي لجستيكي مورد نيازشان بود. جنگنده‌هاي ميگ-25 اي كه در سوريه باقي ماندند، تا امروز هم به وسيلهء تكنيسين‌هاي روس سرويس و نگهداري مي‌گردند.
.
pd3waepit9v3r4frqkhx.jpg
جنگنده F-15A نیروی هوایی اسرائیل با 6 رکورد سرنگونی میگهای سوری
.
اسرائيلي‌ها تا زمان ورود به خدمت جنگنده‌هاي شكاري F-15A ، قادر به رهگيري و سرنگوني ميگ-25 هاي سوريه كه از گونه Foxbat-A بودند، نمي‌شدند. ارتش اسرائيل برآن شد تا يكبار و براي هميشه با طراحي نقشه‌اي، ميگ-25 هاي سوري را در زمان صلح به نبرد با جنگنده‌هاي F-15A خويش بكشاند و زهر آنها را بگيرد. به تاريخ 13 فوريه 1981، دو هواپيماي شناسايي RF-4E اسرائيل در ارتفاع بسيار بالا بر فراز لبنان به پرواز درآمدند تا از توان واكنش نيروهاي سوريه آگاهي بدست آورند. اسرائيلي‌ها از اين راه گمان مي‌بردند كه نيروهاي سوريه وارد كارزار شده و پاسخ خواهند داد؛ و همينطور هم شد. خيلي زود دو جنگنده شكاري ميگ-25 سوري به هوا برخاستند و پشت سر هواپيماهاي RF-4E اوج گرفتند.

به محض اينكه ميگ-25 هاي سوري توانستند فانتومهاي شناسايي اسرائيل را در محدودة برد آتش خود قرار دهند، فانتومهاي اسرائيلي اقدام به پخش فريبنده‌هاي Chaff و سيگنالهاي پارازيت از طريق غلافهاي اخلالگر الكترونيكي نمودند. تركيب اين دو بسيار موثر واقع شد و ميگ-25 هاي سوري، لكه فانتومها را بر روي صفحه رادار خويش از دست دادند. همزمان دو جنگنده گشتي F-15A توسط رادار پرنده E-2C و رادار زميني ارتش اسرائيل، مستقيمن به سمت جنگنده‌هاي سوري هدايت شدند. اف-15 هاي اسرائيلي با افزايش ارتفاعشان از روي ابرها عبور كردند و همچنان كه ناشناس باقي مانده بودند، به سمت فاكس بت هاي سوري كه رادارشان كور گشته بود، موشكهاي اسپارو AIM-7F خود را پرتاب نمودند. دست كم يكي از دو جنگنده ميگ-25 سوريه نابود شد اما ديگري توانست از مهلكه بگريزد. با وجود از دست رفتن يك جنگنده، به تاريخ 29 جولاي 1981، يك ميگ-25 سوري به سمت هواپيماهاي شناسايي RF-4E بر روي دره بقاء حمله ور شد و اينبار نيز يك فاكس بت ديگر، طعمه شكاريهاي اسكورت كننده F-15A گرديد.
.
xnybjj9g1tyzm4cprc.jpg
سرهنگ ايراني الاصل امير ناهومي، تكخال جنگ هوايي 83 – 1982 دره بقاء با 6 پيروزي هوايي
.
بر اساس ادعاي منابع سوري، يك جنگنده F-15A اسرائيل، در كمينگاهي افتاد كه دو جنگنده ميگ-21 سوري آن را ترتيب داده بودند. همزمان دو جنگنده F-15A اسرائيلي ديگر كه در منطقه حضور داشتند، به واسطهء علائم گمراه كننده‌اي كه از يك كنترل كننده رادار زميني سوري‌ها به آنها مي‌رسيد، به منطقه‌اي ديگر هدايت شدند. ناگهان جنگنده F-15A كه تنها شده بود، از دو جهت گوناگون، مورد حملهء دو جنگنده ميگ-25 قرار گرفت. پيش از آنكه خلبان اف-15 اسرائيلي بتواند به سمت ميگ-25 روبرويش شليك كند، هدف دو موشك آكريد R-40 از ميگ-25 كناريش قرار گرفت (يكي هدايت راداري و ديگري گرماياب). اما اسرائيل تنها پيروزي هوايي خود را تاييد نمود و منكر هرگونه تلفاتي گرديد.
.
9ylf5enl5z7t8xkf75du.jpg
نيروي هوايي سوريه، پس از جنگ سال 1982 لبنان، همچنان به پروازهاي شناسايي خود بر فراز لبنان ادامه داد. در اين عكس، پرواز ارتفاع پست دو ميگ-25 سوري را بر فراز روستايي در لبنان مشاهده مي‌فرماييد. (عكس از مجموعه شخصي تام كوپر)
.
از آنجا كه هواپيماهاي شناسايي ميگ-25 سوري نسبت به گونه جنگنده آن، از ارتفاع پروازي و سرعت بيشتري برخوردار بودند، تا 31 آگوست 1983 به پروازهاي شناسايي ادامه دادند. در روز 31 آگوست، يكي از اين ميگها، توسط سايت بهينه شده ضدهوايي HAWK ارتش اسرائيل هدف قرار گرفت و آسيب ديد، سپس به دليل كاهش ارتفاع، در چنگال يك عقاب اسرائيلي F-15A گرفتار شد و سرنگون گرديد.

فاكس بت و جنگ سال 1991 خليج فارس
عراق نيز همچون سوريه هم‌پيمان سنتي روسها در منطقه به شمار مي‌آمد و در جريان جنگ سال 1991 خليج فارس، داراي جنگنده‌هاي ميگ-25 بود. اما عراقيها فاكس بت ها را به دليل هراس از سرنگوني، بسيار اندك بكار گرفتند. در نخستين روز جنگ، يعني 17 ژانويه 1991، يك جنگنده اف-18 نيروي دريايي ايالات متحده، هدف موشك يك فاكس بت عراقي قرار گرفت و سرنگون شد. با اين حال در سومين روز جنگ، دو جنگنده اف-15 نيروي هوايي ايالات متحده با شليك هفت موشك اسپارو، دو ميگ-25 عراقي را سرنگون ساختند. همچنين برخي ديگر از فاكس بت هاي عراقي بر روي زمين نابود شدند.
.
tul6zllk52dfre6o3zt.jpg
ميگ-25 آسيب ديده در پايگاه هوايي التقدم در غرب بغداد
.
پس از پايان جنگ خليج فارس، به تاريخ دسامبر 1992، يك جنگنده اف-16 نيروي هوايي ايالات متحده، موفق شد يك ميگ-25 عراقي را كه به محدودهء پرواز ممنوع در شمال عراق وارد شده بود، سرنگون سازد. اين نخستين شكار يك اف-16 آمريكايي بود؛ همچنين نخستين شكار جنگي موشك آمرام به شمار مي‌آمد. ده سال بعد، يك فاكس بت عراقي، يك پرنده بي‌سرنشين آمريكايي از نوع Predator و مجهز به موشكهاي استينگر را كه براي ارزيابي عملكرد جنگنده‌هاي عراقي به منطقه وارد شده بود، سرنگون ساخت. در جريان جنگ سال 2003 و سرنگوني رژيم ديكتاتوري صدام، ميگ-25 هاي عراقي به همراه ساير هواپيماهاي جنگي اين كشور، نابود شدند يا بدست نيروهاي آمريكايي افتادند.

فاكس بت در فيلمهاي سينمايي
هنوز هم برخي منابع غربي، فاكس بت را يك سوپرجنگنده دست نيافتني قلمداد مي‌كنند، از اين رو ميگ-25، الهام بخش رمان و فيلم سينمايي FireFox بوده است. همچنين در جريان فيلم سينمايي با موضوع جنگ اتمي By Dawn's Early Light يك فروند بمب افكن سنگين B-52 توسط يك شكاري ميگ-25 رهگيري مي‌شود. در فيلم سينمايي روز استقلال (Independence Day) نيز فاكس بت به عنوان هواپيمايي با قدرت زياد نشان داده مي‌شوند.

فاكس بت در جنگ ايران و عراق
با وجود نام پرآوازه، ميگ-25 در جريان جنگ بسيار طولاني دو كشور ايران و عراق از 1980 تا 1988، موفقيت چنداني در برابر جنگنده‌هاي ايراني نتوانست بدست آورد؛ هرچند كه عملكرد فاكس بت ها در اين جنگ تا حدود زيادي نامعلوم باقي مانده است. پژوهشهايي كه به وسيلهء تام کوپر (نویسنده سرشناس) انجام گرفته نشان مي‌دهد دست كم 14 فروند ميگ-25 به وسيلهء جنگنده‌هاي ايراني تا سال 1988 سرنگون شده‌اند.
.

1gwxt34vbvfah5whl9a.jpg

.
سرشناس‌ترين خلبان عراق در جنگ هشت ساله با ايران، سرهنگ محمد ريان (ملقب به شاهين آسمان) با 10 پيروزي هوايي مابين سالهاي 1981 تا 1986 بود كه 8 تاي آن با يك جنگنده شكاري MiG-25P بدست آمده بودند. اين آمار، وي را بدل به يك تكخال و موفق‌ترين خلبان ميگ-25 در جهان نمود. سرهنگ ریان در سال 1986 هدف یک موشک فونیکس پرتابی از اف-14 ایرانی قرار گرفت و به هلاکت رسید.
.